لنگش متناوب (intermittent claudication) دردی در پا است که با راه رفتن ایجاد شده و با استراحت تسکین مییابد. درد، ناشی از جریان ناکافی خون در عضلات پا به دلیل باریک شدن شریانها در اثر آترواسکلروز (atherosclerosis) است. افراد مبتلا به تنگی شریان اصلی در ران، شریان فمورال سطحی و لنگش متناوب که بیماری کیفیت زندگی آنها را به شدت محدود کرده یا باعث ایجاد تغییرات خطرناک بافتی در ساق پا شده، ممکن است تحت پروسیجری به نام آنژیوپلاستی (angioplasty) قرار گیرند تا این تنگی را باز کنند. این پروسیجر شامل عبور دادن یک بالون از قسمت تنگ شده و باد کردن آن برای فشار دادن شریان به منظور باز شدن آن است. علاوه بر این، یک قطعه مش فلزی (metal mesh) استوانهای شکل به نام استنت ممکن است در محلی که شریان باز شده، با هدف باز نگه داشتن آن در آینده، جاگذاری شود. در حالی که استنتها در شریانهای قلب و دیگر شریانها به خوبی کار میکنند، مشخص نیست که افزودن استنتها به دنبال آنژیوپلاستی برای مدیریت تنگی شریان فمورال سطحی، برای بیمار مزیتی را به همراه دارد یا خیر.
تعداد 11 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده را با مجموع 1387 شرکتکننده شناسایی کردیم. میانگین سنی آنها 69 سال بود، همه کارآزماییها شامل مردان و زنان بودند. شرکتکنندگان به صورت تصادفی به آنژیوپلاستی با بالون به تنهایی یا آنژیوپلاستی با بالون همراه با جاگذاری استنت تقسیم شدند. در دو سال، جریان خون در شریانهای تنگ شده شرکتکنندگانی که دارای استنت بودند، بیشتر از افراد بدون استنت نبود. در یک سال بعد، بهبودی جزئی در مسافتی که شرکتکنندگان با استنت میتوانستند راه بروند، مشاهده شد. با این حال، هنگامی که در مورد کیفیت زندگی آنها پرسیده شد، تا یک سال بعد، هیچ بهبودی، چه استنت گذاشته شده بودند یا خیر، مشاهده نشد. تفاوتهایی در کارآزماییهای وارد شده وجود داشت؛ در برخی کارآزماییها افرادی که دچار تنگی در دیگر شریانهای پا بودند، گنجانده شدند. همچنین میان کارآزماییها در مورد داروهای رقیق کننده خون که پس از استنتگذاری داده میشوند، تفاوتهایی وجود داشت که ممکن است نتایج را تغییر دهند، زیرا این عوامل در کارکرد استنتها در دیگر قسمتهای بدن مهم هستند. با بررسی این عوامل میتوانیم نتیجهگیری کنیم که افزودن استنت هنگام انجام آنژیوپلاستی با بالون برای افرادی که آنژیوپلاستی با بالون در آنها شکست میخورد، مزیت کمی دارد. با این حال، شواهد کافی برای حمایت از این رویکرد، به عنوان یک روش معمول برای همه، وجود ندارد و کارآزماییهای آتی باید بررسی کنند که استنتگذاری برای چه زیر گروههایی از بیماران مزیت دارد.
اگرچه طول مدت باز ماندن اولیه شریان کوتاهمدت بود، هیچ مزیت پایداری از استنتگذاری اولیه برای ضایعات شریان فمورال سطحی در کنار آنژیوپلاستی وجود نداشت. کارآزماییهای آتی باید بر کیفیت زندگی برای لنگش و نجات اندام برای ایسکمی بحرانی تمرکز کنند.
بیماری شریان محیطی (peripheral arterial disease; PAD) اندام تحتانی تظاهری شایع و مهم از آترواسکلروز سیستمیک (systemic atherosclerosis) است. تنگی یا انسداد شریان فمورال سطحی ممکن است منجر به لنگش متناوب (intermittent claudication) یا حتی ایسکمی بحرانی (critical ischaemia) شود که احتمالا با آنژیوپلاستی با بالون (balloon angioplasty) با یا بدون استنتگذاری درمان میشود. این نخستین نسخه بهروز شده از مروری است که در سال 2009 منتشر شد.
هدف اولیه، تعیین تاثیر آنژیوپلاستی ترانسلومینال از راه پوست (percutaneous transluminal angioplasty; PTA) در مقایسه با PTA همراه با استنتگذاری فلزی بدون پوشش (bare metal stenting) برای تنگی شریان فمورال سطحی (superficial femoral artery; SFA)، بر باز ماندن عروق (vessel patency) در افراد مبتلا به بیماری عروق محیطی علامتدار در اندام تحتانی (گروههای 1 تا 6 رادرفورد (Rutherford)؛ مراحل II تا IV از فونتین (Fontaine)) بود.
علاوه بر این، اثربخشی PTA و استنتگذاری را در بهبود کیفیت زندگی، شاخص بازویی مچ پا و مسافت طی شده روی تردمیل ارزیابی کردیم.
برای این نسخه بهروز شده، هماهنگ کننده جستوجو در کارآزماییهای گروه بیماریهای عروق محیطی در کاکرین به جستوجو در پایگاه ثبت تخصصی (آخرین جستوجو در آگوست 2013) و پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL) (شماره 6؛ 2013) پرداخت.
کارآزماییهای تصادفیسازی شده از مقایسه آنژیوپلاستی به تنهایی در برابر آنژیوپلاستی همراه با استنتگذاری فلزی بدون پوشش در درمان تنگیهای شریان فمورال سطحی.
دو نویسنده مرور (MC و CT) بهطور مستقل از هم کارآزماییهای مناسب را انتخاب، کیفیت کارآزماییها را بررسی، و دادهها را استخراج کردند. علاوه بر این، این دو نویسنده مرور ارزیابیهایی را از کیفیت روششناسی (methodology) انجام داده و پیشنویس نهایی مقاله را آماده کردند. نویسنده سوم (ADM) تمام مراحل فرآیند مرور را به صورت کراس-چک بررسی کرد.
سه مطالعه جدید را در این نسخه بهروز شده گنجاندیم، که در مجموع 11 کارآزمایی وارد شده را شامل 1387 شرکتکننده تشکیل میدهد. میانگین سنی آنها 69 سال بود، همه کارآزماییها شامل مردان و زنان بودند. شرکتکنندگان تا دو سال مورد پیگیری قرار گرفتند. بهبودی در باز ماندن داپلکس اولیه در شش و 12 ماه در شرکتکنندگان تحت درمان با PTA به علاوه استنت نسبت به ضایعات درمان شده با PTA به تنهایی مشاهده شد (شش ماه: نسبت شانس (OR): 2.90؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.17 تا 7.18؛ P = 0.02، شش مطالعه، 578 شرکتکننده؛ 12 ماه: OR: 1.78؛ 95% CI؛ 1.02 تا 3.10؛ P = 0.04، نه مطالعه، 858 شرکتکننده). این میزان بهبودی در 24 ماه دیده نشد (0.06 = P). مزیت باز ماندن آنژیوگرافیک در شش ماه (OR: 2.49؛ 95% CI؛ 1.49 تا 4.17؛ P = 0.0005، چهار مطالعه، 329 شرکتکننده) چشمگیر بود که تا 12 ماه ناپدید شد (OR: 1.30؛ 95% CI؛ 0.84 تا 2.00؛ P = 0.24، پنج مطالعه، 384 شرکتکننده). شاخص مچ پایی-بازویی (ankle brachial index; ABI) و مسافت طی شده روی تردمیل در 12 ماه (به ترتیب 0.49 = P و 0.57 = P) میان شرکتکنندگانی که با PTA به تنهایی یا PTA همراه با جاگذاری استنت درمان شدند، هیچ بهبودی را نشان ندادند. سه کارآزمایی (660 شرکتکننده) کیفیت زندگی را گزارش کردند، که تفاوت معنیداری را میان شرکتکنندگانی که با PTA به تنهایی یا PTA همراه با جاگذاری استنت در هر بازه زمانی درمان شدند، نشان ندادند. پروتکلهای درمان ضد پلاکتی و معیارهای ورود در مورد شریانهای مشکلدار میان کارآزماییها ناهمگونی مشخصی را نشان دادند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.