آترواسکلروز یک فرآیند التهابی مزمن است که مسوول کاهش جریان خون در برخی از قسمتهای بدن از جمله اندامهای تحتانی است. افرادی که درمان کافی دریافت نمیکنند، ممکن است اندام تحتانی خود را از دست بدهند. بایپس کردن انسداد عروق شریانی در پاها یک روش جراحی است که جریان خون را برای کاهش درد پا و گاهی برای بهبود عملکرد بهبود میبخشد. نرخ مرگومیر میتواند 10.5% پس از انسداد حاد عروق شریانی باشد. اگر این روش جراحی تا 12 ساعت پس از مشاهده نخستین نشانهها انجام شود، میتواند پیامدها را بهبود بخشد. معمولا این پروسیجر با بیهوش کردن بیمار و تحت بیهوشی عمومی یا بیدار ماندن بیمار اما با پاهای بیحس شده توسط بیحسی نورواگزیال (neuraxial anaesthesia) انجام میشود. بیحسی نورواگزیال ممکن است به صورت تزریق بیحس کننده موضعی در اطراف طناب نخاعی یا در پشت (بیحس کننده نخاعی) یا در ناحیهای که اعصاب پاها به هم میرسند (بیحسی اپیدورال) انجام شود. میتوان از ترکیبی از بیهوشی عمومی و بیحسی نورواگزیال استفاده کرد. دیگر انواع بیحسی کمتر مورد استفاده قرار میگیرند. در حال حاضر، هیچ دستورالعمل واحدی نشان نمیدهد که چرا یک روش بیحسی بهتر از دیگری است. این مرور سیستماتیک مهم است زیرا نویسندگان، خطر پیامدهای مهم را پس از برقراری مجدد جریان خون در اندام تحتانی با شرکتکنندگان تحت بیحسی نورواگزیال یا بیهوشی عمومی ارزیابی کردند. آنها این مرور سیستماتیک را برای پاسخ به یک سوال تحقیقاتی انجام دادند: نرخ مرگومیر و عوارض عمده بیحسی نخاعی و اپیدورال در مقایسه با دیگر انواع بیحسی برای برقراری مجدد جریان خون در اندام تحتانی چقدر است؟ در این دومین بهروزرسانی از مرور کاکرین، بانکهای اطلاعاتی را تا اپریل 2013 جستوجو کردیم، اما هیچ مطالعه جدیدی را نیافتیم. تعداد کل شرکتکنندگان در چهار مطالعه واردشده، 696 نفر بود که 417 نفر از آنها بیحسی نورواگزیال و 279 نفر بیهوشی عمومی دریافت کردند. هیچ شواهدی، تفاوتی را در خطر مرگومیر پس از جراحی، انفارکتوس میوکارد یا قطع پا میان دو نوع بیحسی نشان نداد. میزان خطر بروز پنومونی پس از بیحسی نورواگزیال 9% و پس از بیهوشی عمومی 20% بود. شواهد برای نشان دادن تاثیرات بیحسی نورواگزیال در مقایسه با دیگر انواع بیحسی بر سکته مغزی، طول مدت بستری در بیمارستان، اختلال عملکرد شناختی پس از جراحی، عوارض در اتاق ریکاوری بیهوشی و نیاز به دریافت ترانسفیوژن کافی نبود. هیچ دادهای، اختلال عملکرد عصبی، عفونت زخم پس از جراحی، رضایت بیمار، نمره درد پس از جراحی، مسافت طی شده با لنگش (claudication distance) و درد در حالت استراحت را توصیف نکرد. یک مطالعه بیش از 50% از تمام موارد گزارششده را وارد کرد. این مرور سیستماتیک نشان میدهد که بیحسی نورواگزیال ممکن است خطر ابتلا به پنومونی را پس از برقراری مجدد جریان خون در اندام تحتانی کاهش دهد، اما شواهد برای حمایت از دیگر مزایا یا مضرات کافی نیست.
شواهد موجود از کارآزماییهای واردشده که بیحسی نورواگزیال را با بیهوشی عمومی مقایسه کردند، برای منتفی دانستن تفاوتهای مهم بالینی برای اکثر پیامدهای بالینی کافی نبود. بیحسی نورواگزیال ممکن است پنومونی را کاهش دهد. در مورد مرگومیر، انفارکتوس میوکارد و نرخ قطع عضو اندام تحتانی، یا پیامدهای کمتر شایع، نمیتوان نتیجهگیری کرد.
برقراری مجدد جریان خون در اندام تحتانی (lower-limb revascularization) یک روش جراحی است که برای بازگرداندن خون کافی به اندامها انجام میشود. انجام جراحی برای برقراری مجدد جریان خون در اندام تحتانی به منظور کاهش درد و گاهی برای بهبود عملکرد اندام تحتانی استفاده میشود. بیحسی نورواگزیال (neuraxial anaesthesia) یک روش بیحسی است که از بیحس کنندههای موضعی در کنار طناب نخاعی برای مسدود کردن عملکرد عصب استفاده میکند. بیحسی نورواگزیال ممکن است منجر به بهبود در بقا (survival) شود. این مرور سیستماتیک در ابتدا در سال 2010 منتشر شد و نخستینبار در سال 2011 و دوباره در سال 2013 بهروز شد.
تعیین میزان مرگومیر و عوارض عمده مرتبط با بیحسی نخاعی و اپیدورال در مقایسه با دیگر انواع بیحسی برای برقراری مجدد جریان خون در اندام تحتانی بیماران 18 سال یا بیشتر که تحت تاثیر انسداد عروق اندام تحتانی قرار دارند.
مرور اصیل در سال 2010 منتشر شد و بر اساس جستوجو تا جون 2008 بود. در سال 2011 جستوجو را تا فوریه 2011 دوباره اجرا کرده و مرور را بهروز کردیم. برای این دومین بهروزرسانی از مرور، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ EMBASE؛ LILACS؛ CINAHL؛ و Web of Science را از 2011 تا اپریل 2013 جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده را برای مقایسه بیحسی نورواگزیال (بیحسی نخاعی یا اپیدورال) با دیگر انواع بیحسی در بزرگسالان (18 سال یا بالاتر) مبتلا به انسداد عروق شریانی وارد کردیم که تحت جراحی برقراری مجدد جریان خون در اندام تحتانی قرار گرفتند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم، استخراج دادهها و ارزیابی کیفیت مطالعات را انجام دادند. دادهها را در مورد مرگومیر، انفارکتوس میوکارد، قطع عضو اندام تحتانی، و پنومونی، جمعآوری و ادغام کردیم. دادههای دو حالتی (dichotomous data) را به صورت نسبت شانس (OR) با 95% فاصله اطمینان (CI) با استفاده از یک مدل اثرات تصادفی (random-effects model) خلاصه کردیم.
در این نسخه بهروز شده از مرور، هیچ مطالعه جدیدی را پیدا نکردیم که معیارهای ورود ما را داشته باشد. در این مرور چهار مطالعه را وارد کردیم که بیحسی نورواگزیال را با بیهوشی عمومی مقایسه کردند. تعداد کل شرکتکنندگان 696 نفر بود، که از این تعداد 417 نفر به بیحسی نورواگزیال و 279 نفر به بیهوشی عمومی اختصاص یافتند. شرکتکنندگانی که به بیحسی نورواگزیال اختصاص داده شدند، میانگین سنی 67 سال داشته و 59% آنها مرد بودند. میانگین سنی شرکتکنندگانی که به بیهوشی عمومی اختصاص یافتند، 67 سال بوده و 66% آنها مرد بودند. چهار مطالعه خطر سوگیری (bias) نامشخصی داشتند. تفاوتی میان شرکتکنندگان اختصاص داده شده به بیحسی نورواگزیال یا بیهوشی عمومی در نرخ مرگومیر (OR: 0.89؛ 95% CI؛ 0.38 تا 2.07؛ 696 شرکتکننده؛ چهار کارآزمایی)، انفارکتوس میوکارد (OR: 1.23؛ 95% CI؛ 0.56 تا 2.70، چهار کارآزمایی؛ 696 شرکتکننده)، و قطع عضو اندام تحتانی (OR: 0.84؛ 95% CI؛ 0.38 تا 1.84؛ 465 شرکتکننده؛ سه کارآزمایی) مشاهده نشد. بروز پنومونی پس از بیحسی نورواگزیال نسبت به بیهوشی عمومی کمتر شایع بود (OR: 0.37؛ 95% CI؛ 0.15 تا 0.89؛ 201 شرکتکننده؛ دو کارآزمایی). شواهد برای بروز سکته مغزی، مدت زمان بستری در بیمارستان، اختلال عملکرد شناختی پس از جراحی، عوارض در اتاق ریکاوری بیهوشی و نیاز به دریافت ترانسفیوژن خون، کافی نبود. هیچ دادهای، اختلال عملکرد عصبی، عفونت زخم پس از جراحی، رضایت بیمار، نمره درد پس از جراحی، مسافت طی شده با لنگش (claudication distance) و درد در حالت استراحت را توصیف نکرد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.