آیا مداخلات موثری برای کمک به افراد مبتلا به اسکیزوفرنی برای ترک یا کاهش مصرف سیگار وجود دارد؟

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی (schizophrenia) اغلب مصرف سیگار بالایی دارند. مشخص نیست درمان‌هایی که برای کمک به ترک سیگار در گروه‌های دیگر موثر بوده‌اند، برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نیز موثر خواهند بود یا خیر. در این مرور، مطالعاتی را آنالیز کردیم که طیف وسیعی از مداخلات را بررسی کردند. نتایج نشان دادند که بوپروپیون (bupropion) (یک داروی ضدافسردگی که قبلا نشان داد در ترک سیگار موثر است) به بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در ترک سیگار کمک می‌کند. تاثیر درمان در پایان دوره درمانی واضح بود، و ممکن است تا شش ماه پس از آن نیز حفظ شود. بیمارانی که در کارآزمایی‌ها از بوپروپیون استفاده کردند، دچار هیچ عارضه جانبی شدیدی نشدند و وضعیت روانی آنها در طول درمان پایدار بود. همچنین داروی دیگری به نام وارنیکلین (varenicline) (آگونیست نسبی نیکوتین که مشخص شده برای ترک سیگار در افراد سیگاری بدون اسکیزوفرنی مداخله موثری است) به افراد مبتلا به اسکیزوفرنی کمک می‌کند تا در پایان دوره درمان، سیگار را ترک کنند. با این حال، این شواهد فقط بر اساس دو مطالعه به‌ دست آمدند. شواهد مستقیم کافی را در دست نداشتیم تا بدانیم که مزیت وارنیکلین برای شش ماه یا بیشتر حفظ می‌شود یا خیر. علاوه بر این، نگرانی مداوم در مورد عوارض جانبی بالقوه روانی از جمله افکار و رفتار خودکشی میان سیگاری‌هایی که از وارنیکلین استفاده می‌کنند، وجود داشته است. ما دریافتیم که دو بیمار، از بین 144 نفری که از وارنیکلین استفاده کردند، افکار یا رفتار خودکشی داشتند. سیگاری‌های مبتلا به اسکیزوفرنی که به‌ عنوان جایزه برای ترک سیگار پول دریافت می‌کنند، ممکن است در طول دوره دریافت پاداش مالی، نرخ ترک سیگار بالاتری را نشان دهند. با این حال، هیچ شواهدی وجود ندارد مبنی بر اینکه آنها پس از توقف پاداش، همچنان از مصرف سیگار پرهیز خواهند کرد. شواهد بسیار کمی برای نشان دادن اثربخشی دیگر درمان‌ها مانند درمان جایگزینی نیکوتین و مداخلات روانی‌اجتماعی وجود داشت.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

بوپروپیون نرخ پرهیز از مصرف سیگار را در افراد سیگاری مبتلا به اسکیزوفرنی افزایش می‌دهد، بدون اینکه وضعیت روانی آنها را به خطر اندازد. وارنیکلین نیز ممکن است نرخ ترک سیگار را در اسکیزوفرنی بهبود بخشد، اما عوارض جانبی روانی احتمالی آن را نمی‌توان منتفی دانست. CR ممکن است به این گروه از بیماران برای ترک و کاهش مصرف سیگار در کوتاه‌‌مدت کمک کند. ما نتوانستیم شواهد قانع‌کننده‌ای را مبنی بر تاثیر مثبت مداخلات دیگر بر سیگار کشیدن در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی پیدا کنیم.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

افراد مبتلا به اسکیزوفرنی (schizophrenia) نسبت به جمعیت عمومی، سیگار بیشتری مصرف می‌کنند و این امر به افزایش میزان موربیدیتی و مورتالیتی ناشی از بیماری‌های مرتبط با سیگار کمک می‌کند. هنوز مشخص نیست چه مداخلاتی می‌توانند به آنها در ترک یا کاهش مصرف سیگار کمک کنند.

اهداف: 

ارزیابی مزایا و آسیب‌های ناشی از درمان‌های مختلف برای مدیریت وابستگی به نیکوتین در اسکیزوفرنی.

روش‌های جست‌وجو: 

بانک‌های اطلاعاتی الکترونیکی شامل MEDLINE؛ EMBASE و PsycINFO را از ابتدا تا اکتبر 2012، و پایگاه ثبت تخصصی گروه اعتیاد به دخانیات در کاکرین را در نوامبر 2012 جست‌وجو کردیم.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی شده را با موضوع ترک یا کاهش مصرف سیگار وارد این مرور کردیم، که به مقایسه هر نوع مداخله دارویی یا غیردارویی با دارونما (placebo) یا با عوامل کنترل درمانی دیگر در بزرگسالان سیگاری مبتلا به اسکیزوفرنی یا اختلال اسکیزوافکتیو پرداختند.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو داور به‌طور مستقل از هم واجد شرایط بودن و کیفیت کارآزمایی‌ها را ارزیابی کرده و داده‌ها را نیز استخراج کردند. معیارهای پیامد شامل پرهیز از مصرف سیگار، کاهش میزان مصرف سیگار و هرگونه تغییر در وضعیت روانی بود. داده‌های پرهیز و کاهش مصرف سیگار را در پایان درمان و حداقل شش ماه پس از مداخله استخراج کردیم. از تعریف دقیق‌تر پرهیز یا کاهش مصرف، و در جایی که موجود بود، از داده‌های اعتبارسنجی شده از نظر بیوشیمیایی استفاده کردیم. هرگونه عارضه جانبی گزارش‌شده را ثبت کردیم. در جایی که اقتضا می‌کرد، داده‌ها را با استفاده از مدل اثرات تصادفی (random-effects model) تجمیع کردیم.

نتایج اصلی: 

تعداد 34 کارآزمایی را وارد این مرور کردیم (16 کارآزمایی برای ترک سیگار؛ نه کارآزمایی برای کاهش مصرف سیگار؛ یک کارآزمایی برای پیشگیری از عود؛ هشت کارآزمایی که پیامدهای سیگار کشیدن را برای مداخلاتی با اهداف دیگر گزارش کردند). هفت کارآزمایی، تاثیر بوپروپیون (bupropion) را با دارونما (placebo) مقایسه کردند؛ متاآنالیزها نشان دادند که نرخ ترک سیگار پس از بوپروپیون در پایان درمان (هفت کارآزمایی، N = 340؛ خطر نسبی [RR]: 3.03؛ 95% فاصله اطمینان [CI]: 1.69 تا 5.42) و پس از شش ماه (پنج کارآزمایی، N = 214؛ RR: 2.78؛ 95% CI؛ 1.02 تا 7.58) به میزان قابل توجهی بالاتر از دارونما بود. تفاوت معنی‌داری در نشانه‌های مثبت، منفی و افسردگی میان گروه‌های بوپروپیون و دارونما وجود نداشت. هیچ گزارشی حاکی از بروز عوارض جانبی شدید مانند تشنج‌ها در ارتباط با مصرف بوپروپیون ارایه نشد.

در پایان دوره درمان، نرخ ترک سیگار پس از مصرف وارنیکلین (varenicline) به میزان قابل توجهی بالاتر از دارونما بود (2 کارآزمایی، N = 137؛ RR: 4.74؛ 95% CI؛ 1.34 تا 16.71). فقط یک کارآزمایی پیگیری شش ماهه را گزارش کرد و CIها نیز بسیار گسترده‌تر از آن بودند که بتوان بر اساس آنها شواهدی را از تاثیر پایدار مداخله ارایه کرد (یک کارآزمایی، N = 128؛ RR: 5.06؛ 95% CI؛ 0.67 تا 38.24). تفاوت معنی‌داری در نشانه‌های روانی میان گروه‌های وارنیکلین و دارونما دیده نشد. با این حال، گزارش‌هایی مبنی بر وجود افکار و رفتارهای خودکشی در دو نفر از مصرف‌کنندگان وارنیکلین وجود داشت.

دو مطالعه گزارش کردند که تقویت مشروط (contingent reinforcement; CR) با پول ممکن است نرخ پرهیز از مصرف سیگار را افزایش داده و سطح سیگار کشیدن را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی کاهش دهد. با این حال، تداوم این مزایا در دوره طولانی‌مدت‌تر، نامشخص است. در خصوص تعداد اندکی از کارآزمایی‌ها پیرامون دیگر درمان‌های دارویی (از جمله درمان جایگزینی نیکوتین (nicotine replacement therapy; NRT)) و مداخلات روانی‌اجتماعی، هیچ شواهدی دال بر مزیت آنها در کمک به افراد سیگاری مبتلا به اسکیزوفرنی برای ترک یا کاهش مصرف سیگار وجود ندارد.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information