کولیت اولسراتیو (ulcerative colitis) یک اختلال التهابی مزمن روده بزرگ است. ودولیزوماب (vedolizumab) (که قبلا با نام MLN-02 شناخته میشد) یک آنتیبادی مصنوعی است که چسبندگی و مهاجرت گلبولهای سفید خون را به روده مسدود کرده و التهاب روده را کاهش میدهد. این دارو به صورت داخل وریدی به بیماران داده میشود. چهار مطالعه شامل 606 بیمار در این مرور وارد شدند. آنالیز تجمعی از این کارآزماییها نشان داد که ودولیزوماب برای القای بهبودی بالینی و پاسخ (بهبود نشانهها)، همچنین بهبودی آندوسکوپی (درمان مخاط ملتهب در روده بزرگ) در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو فعال متوسط تا شدید، بهطور قابلتوجهی موثرتر از دارونما (placebo) (تزریق ساختگی) است. شواهد به دست آمده از یک مطالعه نشان میدهد که ودولیزوماب نسبت به دارونما برای پیشگیری از عود (برگشت بیماری فعال) در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو در حال بهبودی، برتر است. احتمال بروز عوارض جانبی یا عوارض جانبی جدی در بیمارانی که ودولیزوماب دریافت کردند، بیشتر از بیماران گروه دارونما نبود. عوارض جانبی شایع عبارت بودند از: بدتر شدن کولیت اولسراتیو، سردرد، نازوفارنژیت (التهاب بینی و گلو)، عفونت دستگاه تنفسی فوقانی، حالت تهوع، و درد شکمی. برای تعریف دوز مطلوب، دفعات تجویز دارو و اثربخشی و بیخطری (safety) مصرف طولانیمدت ودولیزوماب مورد استفاده برای القا و حفظ بهبودی در کولیت اولسراتیو، انجام تحقیقات بیشتری مورد نیاز است. ودولیزوماب باید با دیگر درمانهای تایید شده کنونی کولیت اولسراتیو در این مطالعات مقایسه شود.
دادههایی با کیفیت متوسط تا بالا از چهار مطالعه نشان میدهند که ودولیزوماب برای القای بهبودی بالینی و پاسخ و بهبودی آندوسکوپی در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو فعال متوسط تا شدید و پیشگیری از عود در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو غیرفعال، برتر از دارونما است. دادههای با کیفیت متوسط از یک مطالعه نشان میدهند که ودولیزوماب برای پیشگیری از عود در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو غیرفعال نسبت به دارونما برتر است. به نظر میرسد عوارض جانبی مشابه دارونما باشد. انجام کارآزماییهای آینده برای تعیین دوز مطلوب، دفعات تجویز و اثربخشی و بیخطری طولانیمدت مصرف ودولیزوماب مورد استفاده برای القا و درمان نگهدارنده کولیت اولسراتیو مورد نیاز است. در این کارآزماییها باید ودولیزوماب را با دیگر درمانهای تایید شده فعلی برای کولیت اولسراتیو مقایسه کرد.
مولکولهای سلولی چسبنده (cellular adhesion molecules) نقش مهمی را در پاتوژنز کولیت اولسراتیو (ulcerative colitis) بازی میکنند، و مسدود کردن انتخابی این مولکولها، به یک استراتژی درمانی امیدوارکننده تبدیل شده است. ودولیزوماب (vedolizumab)، یک آنتیبادی مونوکلونال IgG1 انسانی نوترکیب، با اتصال به alpha4beta7 integrin از چسبندگی و مهاجرت لوکوسیتها به داخل دستگاه گوارش جلوگیری میکند. مطالعات حیوانی نشان دادهاند که ودولیزوماب ممکن است یک درمان مفید برای کولیت اولسراتیو باشد. این مرور سیستماتیک بهروز شده، شواهد فعلی را پیرامون استفاده از ودولیزوماب برای حفظ القای بهبودی در کولیت اولسراتیو خلاصه میکند.
اهداف اولیه، تعیین اثربخشی و بیخطری (safety) استفاده از ودولیزوماب مورد استفاده برای القا و حفظ بهبودی در کولیت اولسراتیو بودند.
جستوجوی کامپیوتری برای یافتن مطالعات مرتبط (از آغاز به کار بانکهای اطلاعاتی تا 15 جون 2014) در PubMed؛ MEDLINE؛ EMBASE و CENTRAL انجام شد. برای شناسایی استنادهای بیشتر، منابع مقالات منتشرشده و خلاصه مقالات کنفرانسها جستوجو شدند.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای (randomised controlled trials; RCTs) را وارد کردیم که به مقایسه ودولیزوماب با دارونما (placebo) یا درمان کنترل برای القا یا حفظ بهبودی در کولیت اولسراتیو پرداختند.
دو نویسنده بهطور مستقل از هم دادهها را استخراج کرده و خطر سوگیری (bias) را برای هر کارآزمایی ارزیابی کردند. پیامدهای اولیه عبارت بودند از شکست در القای بهبودی بالینی و عود بیماری. پیامدهای ثانویه شامل شکست در القای پاسخ بالینی، شکست در القای بهبودی آندوسکوپی، شکست در القای پاسخ درمانی آندوسکوپی، کیفیت زندگی، عوارض جانبی، عوارض جانبی جدی و خروج از مطالعه به دلیل عوارض جانبی، بودند. برای هر پیامد، نسبت خطر (relative risk; RR) و 95% فواصل اطمینان (CI) را محاسبه کردیم. دادهها بر اساس قصد درمان (intention‐to‐treat) آنالیز شدند. کیفیت کلی شواهدی که از پیامدها حمایت کردند، با کمک معیارهای درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (Grading of Recommendations Assessment, Development and Evaluation; GRADE) ارزیابی شدند.
چهار مطالعه (606 بیمار) در این مرور گنجانده شدند. همه مطالعات دارای خطر پائین سوگیری بودند. آنالیزهای تجمعی نشان دادند که ودولیزوماب نسبت به دارونما برای القای بهبودی، پاسخ بالینی، و بهبودی آندوسکوپی و پیشگیری از عود، بهطور قابل توجهی برتر بود. پس از 4 تا 6 هفته درمان، 77% (293/382) از بیماران گروه ودولیزوماب در مقایسه با 92% (205/224) از بیماران گروه دارونما (RR: 0.86؛ 95% CI؛ 0.80 تا 0.91؛ 4 مطالعه؛ 606 بیمار) به بهبودی بالینی نرسیدند. پس از 6 هفته درمان، 48% از بیماران گروه ودولیزوماب در مقایسه با 72% از بیماران گروه دارونما، پاسخ بالینی به درمان نشان ندادند (RR: 0.68؛ 95% CI؛ 0.59 تا 0.78؛ 3 مطالعه، 601 بیمار). پس از 4 تا 6 هفته درمان، 68% از بیماران گروه ودولیزوماب در مقایسه با 81% از بیماران گروه دارونما موفق به بهبودی آندوسکوپی نشدند (RR: 0.82؛ 95% CI؛ 0.75 تا 0.91؛ 3 مطالعه، b583 بیمار). پس از 52 هفته درمان، 54% از بیماران گروه ودولیزوماب در مقایسه با 84% بیماران گروه دارونما، دچار عود بالینی شدند (RR: 0.67؛ 95% CI؛ 0.59 تا 0.77؛ 1 مطالعه، 373 بیمار). یک مطالعه کوچک (28 بیمار) هیچ تفاوت آماری معنیداری را در پاسخ آندوسکوپی پیدا نکرد (RR: 1.00؛ 95% CI؛ 0.62 تا 1.61). آنالیز GRADE نشان داد که کیفیت کلی شواهد برای پیامدهای اولیه، برای القای بهبودی در سطح بالا و برای عود بیماری در سطح متوسط بود (به دلیل دادههای پراکنده 246 رویداد). هیچ تفاوت آماری معنیداری میان ودولیزوماب و دارونما از نظر خطر بروز هرگونه عارضه جانبی (RR: 0.99؛ 95% CI؛ 0.93 تا 1.07)، یا عوارض جانبی جدی (RR: 1.01؛ 95% CI؛ 0.72 تا 1.42) به دست نیامد. تفاوت آماری معنیداری در خروج از مطالعه به دلیل عوارض جانبی گزارش شد. شش درصد از بیماران گروه ودولیزوماب در مقایسه با 11% از بیماران گروه دارونما به دلیل یک عارضه جانبی از مطالعه کنار کشیدند (RR: 0.55؛ 95% CI؛ 0.35 تا 0.87؛ 2 مطالعه، 941 بیمار). عوارض جانبی که عموما در سراسر مطالعات گزارش شدند، عبارت بودند از: بدتر شدن کولیت اولسراتیو، سردرد، نازوفارنژیت، عفونت دستگاه تنفسی فوقانی، حالت تهوع، و درد شکمی.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.