استفاده از مواد ضدعفونی کننده بند ناف به منظور پیشگیری از بروز سپسیس و مرگ‌ومیر در نوزادان تازه متولد شده

بند ناف در دوران بارداری، جنین و مادر را به یکدیگر متصل می‌کند، و پس از زایمان بریده می‌شود. بند ناف پس از خشک شدن، طی پنج تا 15 روز به‌طور طبیعی جدا می‌شود. عفونت بند ناف (امفالیت (omphalitis)) ناشی از باکتری‌های پوستی، یکی از علل قابل توجه بیماری و مرگ‌ومیر نوزادان در کشورهای در حال توسعه است. این مرور به بررسی تمام مطالعاتی پرداخت که استفاده از مواد ضدعفونی‌کننده موضعی روی بند ناف را ارزیابی کردند تا تعیین کنند که این مواد خطر عفونت بند ناف و مرگ‌ومیر را کاهش می‌دهند یا خیر. سی‌ و چهار مطالعه تصادفی‌سازی و کنترل‌شده شامل 69,338 نوزاد وارد این مرور شدند. تعداد 22 مداخله مختلف مورد مطالعه قرار گرفت. شایع‌ترین ماده ضدعفونی کننده مورد مطالعه در مطالعات واردشده، الکل 70%، رنگ سه‌گانه (triple dye) و کلرهگزیدین (chlorhexidine) بود. سه مطالعه در سطح جامعه در کشورهای در حال توسعه انجام شدند، مابقی مطالعات در محیط‌های بیمارستانی عمدتا در کشورهای توسعه‌یافته اجرا شدند. مطالعات انجام‌شده در سطح جامعه بزرگ بوده و حدود 78% از تمام شرکت‌کنندگانی را که در این مرور شرکت داشتند، در بر گرفتند. مطالعات بیمارستانی، کوچک و دارای محدودیت بودند.

مطالعات انجام‌شده در سطح جامعه، اثربخشی استفاده موضعی از کلرهگزیدین را ارزیابی کرده و نتایج ترکیبی نشان دادند که کلرهگزیدین خطر مرگ‌ومیر را تا 23% کاهش می‌دهد و خطر عفونت بند ناف بسته به شدت عفونت از 27% تا 56% متغیر بود. استفاده موضعی از کلرهگزیدین ممکن است زمان جدا شدن بند ناف را تا حدود 1.7 روز افزایش دهد، با این حال، خطر عفونت بعدی بند ناف یا مرگ‌ومیر را افزایش نمی‌دهد.

هیچ‌یک از مطالعات انجام‌شده در بیمارستان‌ها، داده‌ای را برای خطر مرگ‌ومیر یا بروز کزاز (tetanus) گزارش نکردند. هیچ‌یک از مواد ضدعفونی کننده برای پیشگیری از عفونت بند ناف در مقایسه با مراقبت خشک از بند ناف در بیمارستان‌ها مفید نبودند. استفاده موضعی از رنگ سه‌گانه باعث کاهش کلونیزاسیون باکتریایی با استافیلوکوکوس اورئوس (Staphylococcus aureus) در مقایسه با مراقبت خشک از بند ناف و الکل شد. استفاده از الکل و رنگ سه‌گانه برای کاهش کلونیزاسیون با استرپتوکوکوس مزیتی نداشتند. استفاده موضعی از الکل در کاهش کلونیزاسیون با انتروکوکوس کولی (Enterococcus coli) در مقایسه با مراقبت خشک از بند ناف و استفاده از رنگ سه‌گانه سودمند بود. زمان جدا شدن بند ناف با استفاده موضعی از الکل و رنگ سه‌گانه در مقایسه با مراقبت خشک از بند ناف در بیمارستان‌ها افزایش یافت. مطالعات کافی برای تعیین کارآمدی دیگر مواد ضدعفونی کننده وجود نداشتند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان: 

شواهد قابل توجهی وجود دارد که نشان می‌دهد کاربرد موضعی کلرهگزیدین در بند ناف موجب کاهش مورتالیتی نوزادان و امفالیت در سطح جامعه و بخش مراقبت‌های اولیه در کشورهای در حال توسعه می‌شود. این ماده ممکن است زمان جدا شدن بند ناف را افزایش دهد، با این حال هیچ‌گونه شواهدی دال بر افزایش خطر موربیدیتی یا عفونت بعدی با آن وجود ندارد.

شواهد کافی برای حمایت از کاربرد یک ماده ضدعفونی کننده برای بند ناف در محیط‌های بیمارستانی در مقایسه با مراقبت خشک از بند ناف در کشورهای توسعه‌یافته وجود ندارد.

خلاصه کامل را بخوانید...
پیشینه: 

بند ناف (umbilical cord)، ساختاری است متشکل از عروق خونی و بافت همبند که جنین را به جفت در رحم متصل می‌کند. بند ناف پس از تولد بریده می‌شود که این عمل، مادر و نوزاد را از نظر جسمی و نمادین از هم جدا می‌کند. امفالیت (omphalitis) به عفونت بند ناف گفته می‌شود. حرکت باکتری‌ها در امتداد عروق ناف، می‌تواند منجر به بروز سپتی‌سمی (septicaemia) شده و سبب ایجاد موربیدیتی و مورتالیتی در نوزادان، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، شود.

اهداف: 

تعیین تاثیر استفاده از مواد ضدمیکروبی روی بند ناف نوزاد در برابر مراقبت‌های معمول به منظور پیشگیری از بروز موربیدیتی و مورتالیتی در محیط‌های بیمارستانی و جامعه.

روش‌های جست‌وجو: 

پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه بارداری و زایمان در کاکرین را جست‌وجو کردیم (1 اکتبر 2012). علاوه بر این، LILACS (1982 تا 11 اکتبر 2012) و HERDIN NeON (اکتبر 2012) را نیز جست‌وجو کردیم.

معیارهای انتخاب: 

کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی شده، خوشه‌ای (cluster)-تصادفی‌سازی شده، و شبه-تصادفی‌سازی و کنترل‌شده را در مورد مراقبت موضعی از بند ناف در مقایسه با عدم مراقبت موضعی، و مقایسه میان اشکال مختلف مراقبت، در این مرور وارد کردیم.

گردآوری و تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: 

دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم کارآزمایی‌ها را برای ورود بررسی کرده، کیفیت کارآزمایی را ارزیابی کرده، و پس از آن داده‌ها را استخراج کردند. صحت (accuracy) داده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بررسی شد.

نتایج اصلی: 

در این جست‌وجو 77 کارآزمایی شناسایی شدند. تعداد 34 کارآزمایی را در این مرور وارد کردیم که شامل 69,338 نوزاد بودند، پنج مطالعه در انتظار طبقه‌بندی بوده و دو کارآزمایی در حال انجام در سطح جامعه هستند. مطالعات واردشده هم در کشورهای توسعه‌یافته و هم در کشورهای در حال توسعه انجام شدند. از میان 34 کارآزمایی واردشده، سه مورد از کارآزمایی‌های خوشه‌ای-تصادفی‌سازی شده و در ابعاد بزرگ بودند که در سطح جامعه، در کشورهای در حال توسعه انجام شدند، و 31 مطالعه نیز در محیط‌های بیمارستانی، عمدتا در کشورهای توسعه‌یافته، صورت گرفتند. داده‌های مربوط به مطالعات انجام‌شده در جامعه و بیمارستان به صورت جداگانه آنالیز شدند. سه کارآزمایی انجام‌شده در سطح جامعه، 78% از کل تعداد کودکانی را که در این مرور شرکت داشتند، در بر گرفتند. اکثر کارآزمایی‌های انجام‌شده در بیمارستان‌ها، حجم نمونه کوچکی داشتند. تعداد 22 نوع مداخله مختلف در کارآزمایی‌های واردشده مورد مطالعه قرار گرفتند و شایع‌ترین مواد ضدعفونی کننده مورد مطالعه، الکل 70%، رنگ سه‌گانه (triple dye)، و کلرهگزیدین (chlorhexidine) بودند.

فقط یک ماده ضدعفونی کننده به نام کلرهگزیدین در سطح جامعه برای مراقبت از بند ناف بررسی شد. سه کارآزمایی انجام‌شده در سطح جامعه، داده‌هایی را در مورد مورتالیتی به هر علتی (all-cause mortality) گزارش کردند که شامل 1325 مورد مرگ‌ومیر در 54,624 شرکت‌کننده بودند و نتایج ترکیبی، حاکی از 23% کاهش در این زمینه در گروه کلرهگزیدین در مقایسه با گروه کنترل بودند (میانگین خطر نسبی (RR): 0.77؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.63 تا 0.94، اثرات تصادفی (random-effect)؛ T² = 0.02؛ I² = 50%). میزان کاهش بروز امفالیت، بسته به شدت عفونت، بین 27% و 56% متغیر بود. زمان جدا شدن بند ناف در گروه کلرهگزیدین در مقایسه با گروه مراقبت خشک از بند ناف، 1.7 روز افزایش یافت (تفاوت میانگین (MD): 1.75 روز؛ 95% CI؛ 0.44 تا 3.05، اثرات تصادفی، T² = 0.88؛ I² = 100%). شستن بند ناف با آب و صابون در مقایسه با مراقبت خشک از بند ناف در سطح جامعه سودمند نبود.

از میان مطالعات انجام‌شده در بیمارستان‌ها، هیچ مطالعه‌ای داده‌ای را برای مورتالیتی یا ابتلا به کزاز (tetanus) گزارش نکرد. استفاده از مواد ضدعفونی کننده در مقایسه با مراقبت خشک از بند ناف برای کاهش بروز امفالیت در محیط بیمارستان مفید نبود. استفاده موضعی از رنگ سه‌گانه در مقایسه با مراقبت خشک از بند ناف، کلونیزاسیون باکتریایی با استافیلوکوکوس اورئوس (Staphylococcus aureus) (میانگین RR: 0.15؛ 95% CI؛ 0.10 تا 0.22، چهار مطالعه، n = 1319، اثرات تصادفی، T² = 0.04؛ I² = 24%) یا استفاده از الکل (میانگین RR: 0.45؛ 95% CI؛ 0.25 تا 0.80، دو مطالعه، n = 487، اثرات تصادفی، T² = 0.00؛ I² = 0%) را کاهش داد. استفاده از الکل و رنگ سه‌گانه برای کاهش کلونیزاسیون با استرپتوکوکوس مزیتی نداشتند. استفاده موضعی از الکل در مقایسه با مراقبت خشک از بند ناف در کاهش کلونیزاسیون با انتروکوکوس کولی (Enterococcus coli) سودمند بود (میانگین RR: 0.73؛ 95% CI؛ 0.58 تا 0.92، دو مطالعه، n = 432، اثرات تصادفی، T² = 0.00؛ I² = 0%)، و در یک آنالیز جداگانه، رنگ سه‌گانه در مقایسه با الکل خطر کلونیزاسیون را افزایش داد (RR: 3.44؛ 95% CI؛ 2.10 تا 5.64، یک مطالعه، n = 373). زمان جدا شدن بند ناف با استفاده موضعی از الکل (MD؛ 1.76 روز؛ 95% CI؛ 0.03 تا 3.48، نه مطالعه، 2921 = n، اثرات تصادفی، T² = 6.54؛ I² = 97%) و رنگ سه‌گانه (MD؛ 4.10 روز؛ 95% CI؛ 3.07 تا 5.13، یک مطالعه، n = 372) در مقایسه با مراقبت خشک از بند ناف در محیط بیمارستان به‌طور قابل توجهی افزایش یافت. تعداد مطالعات برای تایید کارآمدی دیگر مواد ضدعفونی‌کننده کافی نبودند.

یادداشت‌های ترجمه: 

این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.

Tools
Information