پیشینه
کاردیوورژن الکتریکی، پروسیجری است که در آن پدهای روی قفسهسینه با هدف بازگرداندن قلب به ریتم طبیعی پس از اختلالات، به کار میرود. این روش، پروسیجر دردناکی است و میتواند برای بیمار ناراحتکننده باشد؛ بنابراین از داروها برای بیاطلاعی بیماران از این پروسیجر استفاده میشود. هدف ما، مقایسه بیخطری (safety) و اثربخشی داروهای مورد استفاده در کاردیوورژن الکتریکی بود.
ویژگیهای مطالعه
شواهد تا 27 مارچ 2014 بهروز است. تعداد 23 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده مرتبط را، با 1250 شرکتکننده یافتیم که تحت پروسیجرهای کاردیوورژن قرار گرفتند. این مطالعات، یک داروی بیهوشی را با یک یا چند داروی دیگر از جمله پروپوفول، اتومیدیت، تیوپنتون، سووفلوران، میدازولام و دیازپام مقایسه کردند.
نتایج کلیدی
نویسندگان مطالعه پیامدهای بالینی را مانند کاهش فشار خون، اختلال در تنفس و موفقیتآمیز بودن/نبودن کاردیوورژن و همچنین پیامدهای مرتبط با بیمار را مانند مراجعه بیمار، تهوع و استفراغ، درد هنگام تزریق و رضایت از پروسیجرها در نظر گرفتند. علاوه بر انواع مقایسههای دارویی بین مطالعات، تفاوتهایی در روشهای مطالعه، با داروها در دوزهای مختلف و در طول زمانهای مختلف ارائه شدند. تفاوتهای موجود به این معنی بودند که ترکیب نتایج این مطالعات نامناسب بودند.
کیفیت شواهد
ما معتقدیم که کیفیت این مطالعات به اندازه کافی بالا نبود، و ترکیب یافتههای همه مطالعات در این مرور گمراهکننده خواهد بود. نویسندگان مطالعه، اقدامات کافی را برای کاهش خطر تفاوتها در روشها در مطالعات انجام ندادند، به عنوان مثال، مخفی کردن هویت پزشکان و ارزیابیکنندگان، در مورد این که چه دارویی به هر بیمار داده شده است.
نتیجهگیریها
اکثر نویسندگان مطالعات مجزا، به این نتیجه رسیدند که همه عوامل مورد مطالعه برای بیاطلاعی بیماران طی کاردیوورژن کافی بودهاند. به نظر میرسد در حال حاضر، هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد داروهای فعلی برای بیهوشی جهت بیاطلاعی بیماران از کاردیوورژن، باید تغییر کند.
تعداد کمی از مطالعات نتایجی را با اهمیت آماری برای پیامدهای مرتبط گزارش کردند، و اکثر نویسندگان مطالعه به این نتیجه رسیدند که هر دو یا همه عواملی که در مطالعات مجزا مقایسه شدند، برای پروسیجرهای کاردیوورژن کافی بودند. به نظر میرسد در حال حاضر، هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد روش بیهوشی فعلی برای کاردیوورژن باید تغییر کند.
کاردیوورژن الکتریکی (electrical cardioversion)، یک پروسیجر تاثیرگذار برای بازگرداندن ریتم طبیعی سینوسی در قلب بیماران مبتلا به ریتمهای نامنظم قلبی است. مهم است که بیمار در طول پروسیجر کاملا هوشیار نباشد، زیرا ممکن است برای او پروسیجر دردناک و ناراحتکنندهای باشد. دارویی که برای بیاطلاعی بیماران از این پروسیجر استفاده می شود، باید به سرعت به سطح مطلوب آرامبخشی برسد، باید به سرعت از بین برود و نباید عوارض جانبی قلبیعروقی یا تنفسی ایجاد کند.
هدف ما مقایسه بیخطری (safety)، اثربخشی و عوارض جانبی مرتبط با داروهای مختلف بیهوشی یا آرامبخش مورد استفاده در کاردیوورژن جریان مستقیم برای آریتمی قلبی در هر دو حالت انتخابی و اورژانسی بود.
به دنبال پاسخ به سوالات خاص زیر بودیم.
• کدام داروها بهترین پیامدها را برای بیمارانی که تحت کاردیوورژن الکتریکی قرار میگیرند، ارائه میدهند؟
• آیا استفاده از یک عامل خاص مزایا یا معایبی را به همراه دارد؟
• آیا ایجاد بیدردی بیشتر برای پیشگیری از بروز درد ضروری است؟
پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ EMBASE و Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature (CINAHL) را در 27 مارچ 2014 جستوجو کردیم. اصطلاحات جستوجو مرتبط با سوال مطالعه مروری بوده و محدود به پیامدها نبود. همچنین جستوجوها را در پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی و استنادات پیشرو (forward) و پسرو (backward) انجام دادیم.
همه کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده و مطالعات شبه-تصادفیسازی شده و خوشهای-تصادفیسازی شده را با حضور شرکتکنندگان بزرگسالی که تحت روشهای کاردیوورژن الکتریکی در حالت انتخابی یا اضطراری قرار داشتند، در نظر گرفتیم.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم، کیفیت کارآزمایی را ارزیابی و دادهها را استخراج و برای حل اختلافات با نویسنده سوم مرور مشورت کردند. از پروسیجرهای استاندارد روششناسی کاکرین، از جمله ارزیابی خطر سوگیری (bias)، برای همه مطالعات استفاده کردیم.
تعداد 23 مطالعه را با حضور 1250 شرکتکننده وارد کردیم که یک دارو را با یک یا چند داروی دیگر مقایسه کردند. از این مقایسهها، 19 مطالعه پروپوفول (propofol) را با داروی دیگری مقایسه کردند. هفت مورد از این مطالعات، پروپوفول را با اتومیدات (etomidate) (چهار مورد از مطالعات، داروها را با رمیفنتانیل (remifentanil) یا فنتانیل (fentanyl) ترکیب کردند)، پنج مورد با میدازولام (midazolam)، شش مورد با تیوپنتون (thiopentone) و دو مورد با سووفلوران (sevoflurane) مقایسه کردند. سه مطالعه، اتومیدیت را با تیوپنتون و سه مطالعه، اتومیدیت را با میدازولام مقایسه کردند. دو مطالعه تیوپنتون را با میدازولام، یک مطالعه تیوپنتون را با دیازپام و یک مطالعه، میدازولام را با دیازپام مقایسه کردند. دوز داروها و مدت زمان تجویز داروها بین مطالعات متفاوت بودند. اگرچه همه مطالعات به صورت تصادفیشده توصیف شدند، اطلاعات محدودی در مورد روشهای مورد استفاده برای انتخاب و تخصیص گروهی ارائه شد. سطح بالایی از سوگیری عملکرد در سراسر مطالعات مشاهده شد، زیرا نویسندگان مطالعه تلاش نکردند که متخصص بیهوشی را نسبت به تخصیص گروه بیماران بیاطلاع (کورسازی) کنند. بهطور مشابه، نویسندگان مطالعه به ندرت اطلاعات کافی را در مورد این که ارزیابیکنندگان پیامدها، بیاطلاع (کور) شدند یا خیر، ارائه کردند.
مطالعات وارد شده، دادههای پیامد را برای افت فشار خون (هیپوتانسیون)، آپنه، بازگشت شرکتکنندگان، موفقیت کاردیوورژن، عوارض جانبی خفیف تهوع و استفراغ، درد در محل تزریق و میوکلونوس (myoclonus)، نیاز به دریافت بیدردی بیشتر و رضایت شرکتکنندگان ارائه کردند. دادههای مطالعات مختلف را با توجه به مقایسههای چندگانه دارو، تفاوتها در تعاریف و گزارش پیامدها، تنوع نقاط پایانی و خطر بالا یا نامشخص سوگیری در سراسر مطالعات، تجمیع نکردیم.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.