سوال مطالعه مروری
وقتی کسی از یک حمله ریوی به دلیل بیماری مزمن انسدادی ریه (chronic obstructive pulmonary disease; COPD) رنج میبرد، اسپریهای استنشاقی با دستگاه اسپیسر (spacer) به خوبی نبولایزرها (nebulisers) عمل میکنند؟
پیشینه
فردی که حمله ریوی را تجربه میکند، از تنگی نفس رنج میبرد زیرا راههای هوایی او تنگ میشود. برونکودیلاتورها (bronchodilators) نوعی دارو هستند که به باز کردن راههای هوایی کمک میکنند، اما بهترین راه برای رساندن آنها به بدن ناشناخته است. با توجه به اینکه بین نبولایزرهای مرطوب، که در پزشکی به افراد اجازه میدهد با استفاده از ماسک یا دهانگیر در هوای مرطوب تنفس کنند، در مقایسه با اسپریهای استنشاقی تفاوتی وجود دارد یا خیر، ما بهترین دستگاه را برای استفاده طی حملات ریه جستوجو کردیم.
ما چه شواهدی به دست آوردیم؟
هشت مطالعه را شامل 250 شرکتکننده در جستوجوی مطالعات موجود تا 1 جولای 2016 یافتیم. همه مطالعات در یک بیمارستان انجام شدند.
مطالعات به ما چه میگویند؟
پیامدهای اولیه مرور، هیچ تفاوتی بین اسپری استنشاقی با دستگاه اسپیسر و نبولایزر نشان ندادند. با این حال، در پیامدهای ثانویه، ما شواهدی پیدا کردیم که نشان میدهند درمان با نبولایزر، عملکرد ریه را بیش از اسپریهای استنشاقی با دستگاه اسپیسر بهبود میبخشند، اما کیفیت و کمیت دادهها محدود است. ما هیچ تفاوتی بین درمانها از نظر عوارض جانبی یا کاهش تنگی نفس نیافتیم. هیچ مطالعهای برای تست کردن اسپری پودری در برابر نبولایزر وجود ندارد.
نتیجهگیری
با توجه به کیفیت و کمیت پائین دادهها، مشخص نیست که نبولایزرها یا اسپریهای استنشاقی با دستگاه اسپیسر برای حملات ریه بهتر هستند یا خیر. ما هیچ تفاوتی بین یک اسپری استنشاقی با دستگاه اسپیسر و نبولایزر در عملکرد ریه بعد از یک ساعت یا در عوارض جانبی ناخواسته در طول حملات ریوی در COPD نیافتیم. پیامد ثانویه برای عملکرد ریه، بیش از اسپریهای استنشاقی با دستگاه اسپیسر، به نفع نبولایزرها بود.
فقدان شواهد به نفع یک شکل ارائه برونکودیلاتورها نسبت به اشکال دیگر در طول تشدیدهای COPD وجود دارد. با توجه به پیامدهای اولیه درباره FEV1 طی یک ساعت و ایمنی، ما هیچ تفاوتی بین نبولایزر در برابر pMDI به همراه دستگاه اسپیسر نیافتیم. برای پیامد ثانویه یعنی «تغییر در FEV1 نزدیک به یک ساعت پس از دریافت دوز» در طول تشدید COPD، هنگام درمان با نبولایزر نسبت به pMDI به همراه دستگاه اسپیسر، ما در FEV1 بهبود بیشتری یافتیم.
دادههای محدودی موجود است (هشت مطالعه شامل 250 شرکتکننده). تجمیع این مطالعات دشوار بودند، کیفیت پائینی داشتند و شواهد کافی به نفع یک نوع ارائه نسبت به شکل دیگر ارائه نکردند. هیچ دادهای با کیفیت مناسب برای مقایسه نبولایزرها در برابر DPIها در این زمینه منتشر نشده است. برای ارزیابی حالت بهینه روش ارائه در موارد تشدید COPD، مطالعات بیشتری مورد نیاز است.
برونکودیلاتورها (bronchodilators)، یک عامل مرکزی برای درمان تشدیدهای بیماری مزمن انسدادی ریه (chronic obstructive pulmonary disease; COPD) در سراسر جهان به حساب میآیند. متخصصان بالینی اغلب از نبولایزرها (nebulisers) به عنوان یک روش ارائه، به ویژه در شرایط حاد استفاده میکنند و به نظر میرسد که برای بسیاری از بیماران مزیتی به همراه دارند. با این حال، شواهدی که از انتخاب این تجزیهوتحلیلهای سیستماتیک حمایت کند، پراکنده است، و دادههای موجود اغلب با توجه به گنجاندن بیماران مبتلا به آسم دارای سوگیری (bias) هستند. بنابراین، راهنمایی کم یا غیر-رسمی در مورد نحوه استفاده از آن وجود دارد که در عمل منجر به تغییرات گستردهای بین کشورها و در درون کشورها و حتی میان پزشکان در یک بیمارستان شده است. کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) موجود را برای کمک به کاربرد راهنمای دستورالعمل به شیوهای یکنواختتر مورد ارزیابی قرار دادیم.
مقایسه تاثیرات نبولایزرها در برابر اسپریهای استنشاقی با دوز تنظیم شده فشرده (pressurised metered dose inhalers; pMDI) به همراه دستگاه اسپیسر (spacer) یا اسپریهای استنشاقی پودری (dry powder inhalers; DPI) در درمان با برونکودیلاتور برای تشدید COPD.
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه راههای هوایی در کاکرین (Cochrane Airways Group) و فهرست منابع مقالات را تا 1 جولای 2016 جستوجو کردیم.
RCTها هم به صورت موازی و هم به صورت متقاطع طراحی شدند. ما RCTهایی را در طول تشدیدهای COPD وارد کردیم، که در طول بستری در بیمارستان یا به صورت سرپایی اندازهگیری شده بود. RCTهایی را که شامل بیماران ونتیله شده به صورت مکانیکی بودند به دلیل شرایط متفاوت بیماران و راههای هوایی آنان در این وضعیت از مطالعه خارج کردیم.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم، مطالعات را برای گنجاندن در این مرور ارزیابی، دادهها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. ما نتایج را با 95% فواصل اطمینان (CIs) گزارش کردیم.
این مرور، هشت مطالعه را با مجموع 250 شرکتکننده برای مقایسه نبولایزر در برابر pMDI به همراه درمان با دستگاه اسپیسر وارد کرد. ما هیچ مطالعهای را برای مقایسه DPI با نبولایزر شناسایی نکردیم. دو مطالعه را درباره ارزیابی پیامد اولیه یعنی «تغییر در حجم بازدمی اجباری در یک ثانیه (forced expiratory volume in one second; FEV1) در یک ساعت پس از دریافت دوز» به دست آوردیم. ما نتوانستیم این مطالعات را تجمیع کنیم، اما هر دو مطالعه، تفاوت غیر-قابل توجهی را به نفع گروه نبولایزر، با فراوانیهای مشابه در حوادث جانبی جدی، نشان دادند. برای پیامد ثانویه، یعنی «تغییر در FEV1 نزدیک به یک ساعت پس از دریافت دوز»: ما تفاوت معنیدار 83 میلیلیتر (95% CI؛ 10 تا 156؛ 0.03 = P) را به نفع درمان با نبولایزر یافتیم. برای پیامد ثانویه یعنی حوادث جانبی، نسبت شانس غیر-معنیداری را معادل 1.65؛ (95% CI؛ 0.42 تا 6.48) به نفع گروه pMDI به همراه دستگاه اسپیسر مشاهده کردیم.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.