هدف از انجام این مرور چیست؟
هدف این مرور کاکرین این بود که بدانیم داروها، مکملها، مداخلات جراحی، درمان الکتروکانوالسیو (electroconvulsive) یا درمانهای مربوط به ذهن و بدن که در مرورهای دیگر کاکرین پوشش داده نشده، میتوانند باعث بهبودی تاردیو دیسکینزی (tardive dyskinesia) شوند یا خیر. تمام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده مرتبط را برای پاسخ به این سوال گردآوری و تجزیهوتحلیل کردیم.
پیامهای کلیدی
داروی والبنازین (valbenazine) و عصاره گیاه جینکگو (Ginkgo biloba) احتمالا باعث بهبود نشانههای تاردیو دیسکینزی میشوند. اما به مطالعات با کیفیت بالا نیاز است تا این یافتهها تایید شوند، چون این یافتهها نتایج فقط یک مطالعه بودند.
در این مرور چه موضوعی بررسی شد؟
داروهای آنتیسایکوتیک برای کنترل ادراکات غیر-نرمال (توهم)، تفکرات مختل و غیر-منسجم (disordered thinking) و باورهای ثابت کاذب (هذیان) در بیماریهای روانی مزمن مانند اسکیزوفرنی (schizophrenia) استفاده میشوند. تاردیو دیسکینزی یک اختلال بد شکل و ناتوان کننده است که باعث حرکات غیر-ارادی، تکرار شونده و غیر-نرمال میشود، این بیماری غالبا به وسیله داروهای آنتیسایکوتیک ایجاد میشود. بیش از 20% از افرادی که برای کنترل بیماریشان به داروهای آنتیسایکوتیک محتاج هستند مبتلا به این بیماری میشوند. مداخلات گوناگون بسیاری برای کاهش و رفع نشانههای تاردیو دیسکینزی مطالعه شدهاند. چند مرور کاکرین تاثیرات بسیاری از درمانها را که برای مدیریت این حرکات غیر-ارادی استفاده شده، خلاصه کردهاند. این مرور درمانهای متفرقهای را برای درمان تاردیو دیسکینزی بررسی میکند که در مرورهای دیگر کاکرین بررسی نشدهاند.
نتایج اصلی این مرور چه هستند؟
ما 31 مطالعه را یافتیم که 24 مداخله متفاوت را برای بهبودی تاردیو دیسکینزی گزارش کرده بودند، این مداخلات روی 1278 بیمار مبتلا به تاردیو دیسکینزی بررسی شده بود که داروهای آنتیسایکوتیک مصرف میکردند. متاسفانه در بیشتر مطالعات پیگیری بیماران برای مدت کوتاهی انجام شده بود (سه تا شش هفته) وهمچنین تعداد شرکتکنندگان در مطالعات اندک بود (میانگین تعداد شرکتکنندگان 41 نفر در هر مطالعه بود).
والبنازین احتمالا نشانههای تاردیو دیسکینزی را در مقایسه با دارونما (placebo) تا حد مهمی به لحاظ بالینی کاهش میدهد (شواهد با قطعیت متوسط). اما این شواهد مبتنی بر فقط یک مطالعه بود، این مطالعه در ایالات متحده با 92 شرکتکننده انجام شده بود، ما منتظر نتایج کارآزماییهای تمام شده (به تازگی) و در حال انجام هستیم تا این نتیجه را تایید کنیم.
عصاره گیاه جینکگو احتمالا نشانههای تاردیو دیسکینزی را در مقایسه با دارونما تا حد مهمی به لحاظ بالینی کاهش میدهد (شواهد با قطعیت متوسط). اما این شواهد مبتنی بر فقط یک مطالعه بود، این مطالعه در چین با 157 شرکتکننده انجام شده بود و ما منتظر نتایج کارآزماییهای تمام شده (به تازگی) و در حال انجام هستیم تا این نتیجه را تایید کنیم.
• شواهد برای باقی مداخلات، شواهدی با قطعیت پائین تا بسیار پائین بودند و از نظر ما نتایج برای این مداخلات غیر-قطعی بود.
این مرور تا چه زمانی بهروز است؟
ما مطالعاتی را جستوجو کردیم که تا 26 اپریل 2017 منتشر شده بودند.
بنابراین نتیجه این مرور نشان داد که استفاده از والبنازین یا عصاره گیاه جینکگو ممکن است در کاهش نشانههای تاردیو دیسکینزی موثر باشد. با این حال چون فقط یک RCT هر یک از این ترکیبات را بررسی کرده بود، ما منتظر نتایج کارآزماییهای در حال انجام هستیم تا این نتایج را تایید کنیم. نتایج برای باقی مداخلاتی که در این مرور پوشش داده شدهاند غیر-قطعی هستند و این ترکیبات احتمالا باید درون زمینه مورد نظر در مطالعه ارزیابانه با طراحی خوب، استفاده شوند.
داروهای آنتیسایکوتیک (نورولپتیک) به طور گستردهای در درمان افراد مبتلا به بیماریهای روانی مزمن استفاده میشود. استفاده از این داروها با عوارض جانبی همراه است، از جمله اختلالات حرکتی مانند تاردیو دیسکینزی (tardive dyskinesia; TD) است، این بیماری حرکات غیر-ارادی تکرار شونده در اطراف دهان و صورت است. این مرور که جزئی از مجموعهای است که به بررسی تاردیو دیسکینزی میپردازد، درمانهای متفرقه (miscellaneous) را بررسی میکند که در جاهای دیگر پوشش داده نشدهاند.
تعیین اینکه داروها، تغذیه یا مکملهای گیاهی که در مرورهای دیگر کاکرین درباره TD به آنها پرداخته نشده، مداخلات جراحی، درمان الکتروکانوالسیو (electroconvulsive) و درمانهای مربوط به رابطه ذهن و بدن در افراد مبتلا به TD ناشی از آنتیسایکوتیکها موثر و ایمن است یا خیر.
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای مطالعه - محور گروه اسکیزوفرنی در کاکرین را جستوجو کردیم (16 جولای 2015 و 26 اپریل 2017)، همچنین منابع تمام مطالعات شناسایی شده را برای یافتن کارآزماییهای بیشتر در این زمینه بازرسی کرده و با نویسندگان کارآزماییها برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر تماس گرفتیم.
ما گزارشهایی را در این مرور گنجاندیم که حاصل کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) درباره افراد مبتلا به TD ناشی از آنتیسایکوتیک و بیماری اسکیزوفرنی یا بیماریهای روانی مزمن دیگر بودند، این افراد داروهای آنتیسایکوتیک خود را میگرفتند و به طور تصادفی به گروههایی شامل مداخلات فهرست شده در بالا تخصیص یافته بودند که با دارونما (placebo)، عدم مداخله یا هر مداخله دیگر مقایسه شده بودند.
ما بهطور مستقل از یکدیگر دادهها را از این کارآزماییها استخراج کرده و خطرات نسبی (RR) یا تفاوتهای میانگین (MD) را با 95% فواصل اطمینان (CIs) آنها تخمین زدیم. ما فرض کردیم افرادی که مطالعه را زودهنگام ترک کرده بودند، بهبودی نداشتند. همچنین خطر سوگیری (bias) را بررسی کرده و جدول «خلاصه یافتهها» را بر اساس سیستم درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) ایجاد کردیم.
ما 31 RCT و 24 مداخله را با 1278 شرکتکننده در این مرور گنجاندیم، 22 مورد از این کارآزماییها در نسخه بهروز شده سال 2017 در این مرور گنجانده شدند. پنج کارآزمایی منتظر طبقهبندی و هفت کارآزمایی در حال انجام بودند. همه شرکتکنندگان افراد بزرگسال بودند و اختلالات روانپزشکی مزمن - عمدتا اسکیزوفرنی - و TD ناشی از داروهای سایکوتیک داشتند. مطالعات مدت کوتاهی داشتند (سه تا شش/6 هفته) و حجم نمونه آنها اندک بود (10 تا 157 شرکتکننده)، اکثر مطالعات (61%) بیش از 20 سال قبل منتشر شده بودند. خطر کلی سوگیری در این مطالعات نامشخص بود، دلیل آن عمدتا گزارشدهی ضعیف درباره پنهانسازی تخصیص (allocation concealment)، ایجاد توالی (generation of the sequence) و کورسازی بود.
نوزده مورد از 31 مطالعه وارد شده پیامد اولیه «عدم بهبودی مهم از نظر بالینی در نشانههای TD» را گزارش کرده بودند. دو مطالعه شواهدی با کیفیت متوسط داشتند، این شواهد درباره مزیت مداخلات در مقایسه با دارونما (placebo) بود، به ترتیب والبنازین (valbenazine) (RR: 0.63؛ 95% CI؛ 0.46 تا 0.86؛ 1 RCT؛ n = 92) و عصاره گیاه جینکگو (Ginkgo biloba) (RR: 0.88؛ 95% CI؛ 0.81 تا 0.96؛ 1 RCT؛ n = 157) به دلیل حجم نمونه کم ما نمیتوانیم درباره این تاثیرات مطمئن باشیم.
نتایج برای باقی مداخلات غیر-قطعی بود، شواهدی با کیفیت پائین تا بسیار پائین درباره مزیت این موارد یافت شد: بوسپیرون (buspirone) (RR: 0.53؛ 95% CI؛ 0.33 تا 0.84؛ 1 RCT؛ n = 42)، آلکالوئیدهای ارگوت دهیدروژنه شده (dihydrogenated ergot alkaloids) (RR: 0.45؛ 95% CI؛ 0.21 تا 0.97؛ RCT 1؛ n = 28) هیپنوتیزم یا آرامش یافتن (hypnosis or relaxation) (RR: 0.45؛ 95% CI؛ 0.21 تا 0.94؛ 1 مطالعه؛ n = 15)، پمولین (pemoline) (RR: 0.48؛ 95% CI؛ 0.29 تا 0.77؛ 1 RCT؛ n = 46)، پرومتازین (RR: 0.24؛ 95% CI؛ 0.11 تا 0.55؛ 1 RCT؛ n = 34)، انسولین (RR: 0.52؛ 95% CI؛ 0.29 تا 0.96؛ 1 RCT؛ n = 20)، آمینو اسیدهای با زنجیره شاخهای (RR: 0.79؛ 95% CI؛ 0.63 تا 1.00؛ 1 RCT؛ n = 52) و ایزوکاربوکسازید (isocarboxazid) (RR: 0.24؛ 95% CI؛ 0.08 تا 0.71؛ 1 RCT؛ n = 20). شواهد با قطعیت پائین تا بسیار پائین نشان میدهد که هیچ تفاوتی میان مداخله و دارونما یا عدم درمان برای این مداخلات دیده نشد: ملاتونین (RR: 0.89؛ 95% CI؛ 0.71 تا 1.12؛ 2 RCT؛ n = 32)، لیتیوم (RR: 1.59؛ 95% CI؛ 0.79 تا 3.23؛ 1 RCT؛ n = 11)، ریتانسرین (ritanserin) (RR: 1.00؛ 95% CI؛ 0.70 تا 1.43؛ 1 RCT؛ n = 10)، سلژیلین (selegiline) (RR: 1.37؛ 95% CI؛ 0.96 تا 1.94؛ 1 RCT؛ n = 33)، استروژن (RR: 1.18؛ 95% CI؛ 0.76 تا 1.83؛ 1 RCT؛ n = 12) و گاما لینولنیک اسید (gamma-linolenic acid) (RR: 1.00؛ 95% CI؛ 0.69 تا 1.45؛ 1 RCT؛ n = 16).
هیچ یک از مطالعات وارد شده پبامد اولیه دیگر یعنی « فقدان عوارض جانبی اکستراپیرامیدال که به لحاظ بالینی معنادار باشد» را گزارش نکرده بودند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.