پس از زایمان، عضلات رحم منقبض شده، رگهای خونی کلامپ شده و به محدود کردن خونریزی هنگام جدا شدن جفت کمک میکنند. اگر عضلات به اندازه کافی و با قدرت منقبض نشوند، خونریزی بسیار شدیدی (خونریزی پس از زایمان) ممکن است رخ دهد که میتواند زندگی مادر را تهدید کند. این شرایط در کشورهایی با منابع ضعیف شایع است، و مورتالیتی مادران حدود 100 برابر بیشتر از کشورهایی با منابع غنی است. این یک مشکل بسیار جدی است که نیاز به درمانهای موثری دارد و ممکن است از استفاده از جراحی برای خارج کردن رحم (هیسترکتومی) اجتناب شود. این روش اغلب آخرین گزینه درمانی است و باعث میشود مادر نتواند فرزندان بیشتری داشته باشد. در اکثر موارد، به زنان در زمان زایمان (پیش از وقوع خونریزی بیش از حد) دارو داده میشود تا احتمال از دست دادن بیش از حد خون کاهش یابد. با این حال، با وجود این مداخله، برخی از زنان دچار خونریزی بیش از حد میشوند و این مرور به دنبال آن بود که دریابد چه مداخلاتی ممکن است برای کاهش میزان خون از دست رفته در این زنان استفاده شوند. گزینههای درمانی عبارت بودند از تجویز داروهایی برای افزایش انقباضات عضلات (مانند اکسیتوسین (oxytocin)، ارگومترین (ergometrine) و پروستاگلاندینهایی (prostaglandins) مانند میزوپروستول (misoprostol))، داروهایی برای کمک به لخته شدن خون (داروهای هموستاتیک مانند ترانکسامیک اسید (tranexamic acid) و فاکتور فعال نوترکیب VII)، تکنیکهای جراحی (مانند بستن یا مسدود کردن شریان رحمی) و مداخلات رادیولوژیکی (برای کمک به انسداد شریان اصلی رحم با استفاده از فومهای ژلی).
این مرور 10 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده را با 4052 زن شناسایی کرد. هفت مورد از این کارآزماییها دارویی را به نام میزوپروستول بررسی کردند، که یک پروستاگلاندین است و بنابراین با افزایش انقباضات عضلانی کار میکند. بهطور کلی، کارآزماییها نشان میدهند که میزوپروستول به خوبی اینفیوژن اکسیتوسین عمل نمیکند و عوارض جانبی بیشتری دارد. با این حال، اکسیتوسین باید در یخچال نگهداری شود، بنابراین در مکانهایی که یخچال و اینفیوژن به راحتی در دسترس نیست، میزوپروستول میتواند استفاده شود.
دیگر کارآزماییهای بالینی به استفاده از دیگر انواع داروها یا فشردن شریان اصلی خونرسان به مادر پرداختند. تعداد زنانی که در این مطالعات شرکت کردند، برای نتیجهگیری مفید در مورد اثربخشی و بیخطری مصرف داروها بسیار کم بود.
کارآزماییهای بالینی موجود در این مرور برای ارزیابی تاثیر مداخله بر معیارهای پیامد اولیه، قدرت کافی را نداشتند. اینفیوژن اکسیتوسین در مقایسه با میزوپروستول، در صورت استفاده به عنوان خط اول درمان برای درمان PPH اولیه، موثرتر است و عوارض جانبی کمتری را ایجاد میکند. تاثیر اینفیوژن میزوپروستول و اکسیتوسین پس از یوتروتونیکهای پروفیلاکتیک، مشابه است. این مرور نشان میدهد که استفاده کمکی از میزوپروستول در زنانی که اکسیتوسین را برای درمان PPH اولیه دریافت کردند، هیچ مزیتی ندارد.
نقش ترانکسامیک اسید و روشهای فشردهسازی نیاز به ارزیابی بیشتری دارد. علاوه بر این، مطالعات آتی باید بر بهترین راه درمان برای زنانی که به درمان با یوتروتونیک پاسخ نمیدهند، تمرکز کنند.
خونریزی اولیه پس از زایمان (primary postpartum haemorrhage; PPH) یکی از پنج علت اصلی مورتالیتی مادران در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است.
ارزیابی اثربخشی و بیخطری (safety) هرگونه مداخلهای که برای درمان PPH اولیه استفاده میشود.
پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه بارداری و زایمان در کاکرین (31 آگوست 2013) را جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای که هرگونه مداخلهای را برای درمان PPH اولیه مقایسه کردند.
مطالعات را از نظر واجد شرایط بودن و کیفیت ارزیابی کرده و بهطور جداگانه دادهها را استخراج کردیم. برای درخواست اطلاعات بیشتر با نویسندگان مطالعات وارد شده تماس گرفتیم.
تعداد ده کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده (randomised clinical trials; RCTs) با مجموع 4052 شرکتکننده معیارهای ورود را داشتند و در این مرور گنجانده شدند.
چهار RCT (1881 شرکتکننده) میزوپروستول (misoprostol) را با دارونما (placebo) که علاوه بر یوتروتونیکهای (uterotonics) معمولی تجویز شد، مقایسه کردند. استفاده کمکی از میزوپروستول (در دوز 600 تا 1000 میکروگرم) با تجویز همزمان یوتروتونیکهای کمکی مزیت بیشتری برای پیامدهای اولیه از جمله مورتالیتی مادران (خطر نسبی (RR): 6.16؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.75 تا 50.85)؛ موربیدیتی شدید مادران (RR: 0.34؛ 95% CI؛ 0.01 تا 8.31)، بستری در بخش مراقبتهای ویژه (RR: 0.79؛ 95% CI؛ 0.30 تا 2.11) یا هیسترکتومی (RR: 0.93؛ 95% CI؛ 0.16 تا 5.41) به همراه نداشت.
دو RCT (1787 شرکتکننده) مصرف 800 میکروگرم میزوپروستول زیرزبانی را در برابر اینفیوژن اکسیتوسین (oxytocin) به عنوان درمان PPH اولیه مقایسه کردند؛ یک کارآزمایی شامل زنانی بود که یوتروتونیکهای پروفیلاکتیک دریافت کرده، و کارآزمایی دیگر شامل این زنان نبود. پیامدهای اولیه بین دو گروه تفاوتی نداشتند، اگرچه زنانی که میزوپروستول زیرزبانی دریافت کردند، احتمال بیشتری داشت که حداقل 1000 میلیلیتر خون از دست دهند (RR: 2.65؛ 95% CI؛ 1.04 تا 6.75). میزوپروستول با افزایش قابلتوجهی در استفراغ و لرز همراه بود.
دو کارآزمایی سعی کردند به ترتیب اثربخشی استروژن و ترانکسامیک اسید (tranexamic acid) را تست کنند، اما برای مقایسههای معنیدار پیامدهای از پیش مشخص شده بسیار کوچک بودند.
یک مطالعه فشردهسازی بخش تحتانی رحم را مقایسه کرد اما برای ارزیابی تاثیر آن بر پیامدهای اولیه بسیار کوچک بود.
هیچ کارآزماییای را برای ارزیابی تکنیکهای جراحی یا مداخلات رادیولوژیکی در زنان مبتلا به PPH اولیه که به یوتروتونیکها و/یا هموستاتیکها پاسخ ندادند، شناسایی نکردیم.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.