سوال مطالعه مروری
میخواستیم بدانیم که انتقال جنین با هدایت اولتراسوند (ultrasound-guided embryo transfer; UGET) در مقایسه با لمس بالینی پیامدهای بارداری را بهبود میبخشد یا خیر. روش مرسوم انتقال جنین، لمس بالینی است که به حواس لامسه پزشک متکی است تا بتواند زمانی را تشخیص دهد که کاتتر انتقال در موقعیت صحیح قرار میگیرد.
پیشینه
شکست درمان در برخی از زنانی که برای زندهزایی تحت درمان باروری قرار میگیرند، ممکن است به دلیل تعدادی از عوامل، مانند فقدان جنین/جنینهای با کیفیت خوب، مشکلات رحم، یا خود روش انتقال، باشد. این مرور به یکی از جنبههای تکنیک انتقال میپردازد، اینکه هدایت اولتراسوند در مقایسه با لمس بالینی (قضاوت بالینی بدون هیچگونه کمک فنی)، پیامدهای بارداری را بهبود میبخشد یا خیر.
ویژگیهای مطالعه
تعداد 21 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده را پیدا کردیم که UGET را با لمس بالینی در مجموع در 6218 زن مقایسه کردند. شواهد تا می 2015 بهروز است.
نتایج کلیدی
بر اساس شواهدی با کیفیت پائین، زندهزایی/تداوم بارداری در گروه تحت هدایت اولتراسوند در مقایسه با گروه لمس بالینی افزایش یافت. ما تخمین میزنیم برای زنانی که شانس زندهزایی/تداوم بارداری با استفاده از لمس بالینی در آنها 23% است، این شانس با استفاده از UGET میان 28% و 33% افزایش خواهد یافت. دادههای مربوط به زندهزایی باید به دقت تفسیر شوند، زیرا وجود تفاوت میان مطالعات، نتیجهگیری را دشوار میکند. شواهد حاکی از آن است که در مطالعاتی که از یک برند مشابه کاتتر انتقال در هر دو گروه با هدایت اولتراسوند و لمس بالینی استفاده شد، هدایت اولتراسوند با افزایش شانس زندهزایی مرتبط بود. هیچ شواهدی وجود نداشت که نشان دهد خطر بروز آسیب با استفاده از UGET، از جمله سقط جنین، بارداریهای خارج رحمی، و بارداریهای چند قلویی، متفاوت از زمانی است که از لمس بالینی برای هدایت انتقال جنین استفاده میشود.
کیفیت شواهد
به دلیل گزارش ضعیف از روشهای انجام مطالعه و ناهمگونی در نتایج کارآزمایی، سطح کیفیت شواهد مربوط به زندهزایی/تداوم بارداری در سطح پائین بود.
شواهد حاکی از آن است که هدایت اولتراسوند در مقایسه با لمس بالینی، شانس زندهزایی/تداوم بارداری و بارداری بالینی را بدون افزایش احتمال وقوع بارداری چند قلویی، بارداری خارج رحمی، یا سقط جنین، بهبود میبخشد. محدودیتهای روششناسی (methodology) عبارت بودند از اینکه: فقط چهار مطالعه جزئیات هر دو روش تصادفیسازی کامپیوتری و پنهانسازی تخصیص (allocation concealment) کافی را گزارش کردند، فقط چهار مطالعه پیامد زندهزایی را گزارش کردند، و هیچکدام از نه مطالعهای که تداوم بارداری را گزارش کردند، به زندهزایی اشارهای نداشتند، که نشاندهنده احتمال سوگیری گزارشدهی (reporting bias) است. ارائه گزارش کافی از روشهای تصادفیسازی و پنهانسازی تخصیص (allocation concealment)، موجب بهبود کیفیت مطالعات آتی خواهد شد. معیار پیامد اولیه در مطالعات آتی باید گزارش موارد زندهزایی به ازای هر زن تصادفیسازی شده باشد.
در بسیاری از زنانی که تحت یک چرخه فناوری کمک باروری (assisted reproductive technology; ART) قرار میگیرند، نوزاد زنده به دنیا نمیآید. شکست در مرحله انتقال جنین ممکن است به دلیل عدم وجود جنین/جنینهایی با کیفیت خوب، عدم پذیرش رحم، یا خود تکنیک انتقال باشد. روشهای متعددی، از جمله استفاده از هدایت اولتراسوند برای قرار دادن مناسب کاتتر در حفره آندومتر، به عنوان تکنیکهای موثرتر انتقال جنین پیشنهاد شدهاند. این مرور اثربخشی انتقال جنین را با هدایت اولتراسوند (ultrasound-guided embryo transfer; UGET) در مقایسه با «لمس بالینی» (clinical touch embryo transfer; CTET)، که روش مرسوم انتقال جنین بوده و برای قضاوت در مورد صحیح بودن محل قرارگیری کاتتر انتقالی، متکی بر حواس لامسه پزشک است، ارزیابی میکند.
تعیین اینکه هدایت اولتراسوند در مقایسه با لمس بالینی، پیامدهای بارداری را در زنانی که در طول چرخههای ART تحت فرآیند انتقال جنین قرار میگیرند، بهبود میبخشد یا خیر.
برای نسخه بهروز شده این مرور در سال 2016، جستوجوهای بهروز شدهای را در پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه زنان و باروری در کاکرین (می 2015)، پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (کتابخانه کاکرین؛ می 2015)؛ MEDLINE (سال 2009 تا می 2015)؛ و EMBASE (سال 2009 تا می 2015) انجام دادیم. خلاصه مقالات کنفرانسهای مرتبط را نیز به صورت دستی جستوجو کردیم: انجمن پزشکی باروری آمریکا (American Society for Reproductive Medicine; ASRM)، انجمن باروری و جنینشناسی انسانی اروپا (European Society of Human Reproduction and Embryology; ESHRE)، و فدراسیون بینالمللی متخصصان زنان و زایمان (International Federation of Gynecology and Obstetrics; FIGO). هیچ گونه محدودیتی از نظر زبان نگارش مقاله اعمال نشد.
فقط کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده را وارد کردیم.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم واجد شرایط بودن و کیفیت کارآزماییها را ارزیابی کرده و دادهها را از کارآزماییهای منتخب استخراج کردند. برای پیامدهای دو حالتی (dichotomous outcome)، نسبت شانس (OR) و 95% فاصله اطمینان (CI) را محاسبه کردیم. هیچ پیامدی با استفاده از دادههای پیوسته (continuous data) گزارش نشد. کیفیت کلی شواهد را برای یافتههای اصلی با استفاده از روشهای کارگروه درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (Grading of Recommendations Assessment, Development and Evaluation; GRADE) بررسی کردیم.
این مرور سیستماتیک اکنون دارای 21 مطالعه (چهار مورد از آنها از بهروزرسانی 2016 اضافه شدند)، دو مطالعه در انتظار ارزیابی، و 47 مطالعه حذف شده است. در مجموع، دادههای حاصل از متاآنالیز در 21 کارآزمایی (6218 زن) در دسترس بودند، که فقط چهار مورد از آنها تولد زنده را گزارش کردند.
UGET در مقایسه با CTET با افزایش شانس زندهزایی/تداوم بارداری همراه بود (OR: 1.47؛ 95% CI؛ 1.30 تا 1.65؛ 13 کارآزمایی؛ 5859 زن؛ I 2 = 74%؛ شواهد با کیفیت پائین). انجام آنالیز حساسیت (sensitivity) با گنجاندن فقط کارآزماییهایی با خطر پائین سوگیری انتخاب (selection bias) یا با استفاده از مدل اثرات تصادفی (random-effects model)، تاثیر مداخله را تغییر نداد. ما تخمین میزنیم برای زنانی که شانس زندهزایی/تداوم بارداری با استفاده از CTET در آنها 23% است، این شانس با استفاده از UGET میان 28% و 33% افزایش خواهد یافت. کیفیت شواهد را با استفاده از روششناسی (methodology) درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (Grading of Recommendations Assessment, Development and Evaluation; GRADE) در سطح پائین در نظر گرفتیم.
UGET با افزایش شانس بارداری بالینی همراه بود (OR: 1.31؛ 95% CI؛ 1.17 تا 1.45؛ 20 کارآزمایی؛ 6711 زن؛ I 2 = 42%؛ شواهد با کیفیت متوسط). هیچ تفاوتی را میان گروهها به لحاظ بروز عوارض جانبی از جمله بارداری چند قلویی، بارداری خارج رحمی، یا سقط جنین، شناسایی نکردیم. این رویدادها نسبتا نادر بودند، و حجم نمونه توانایی تشخیص چنین تفاوتهایی را محدود کرد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.