سوال مطالعه مروری
شواهد مربوط به استفاده از داروهای استروئیدی را برای بهبود بیمارانی که سرماخوردگی دارند، مرور کردیم.
پیشینه
سالانه بیش از نیم میلیارد بیمار به تنهایی در ایالات متحده دچار سرماخوردگی میشوند که منجر به تولید ازدسترفته قابل توجهی میشود. اگرچه داروهایی وجود دارند که برای کمک به بهبود نشانههای سرماخوردگی استفاده میشوند، شواهد خوبی حاکی از مزیت آنها نداریم. استروئیدها (کورتیکواستروئیدها) به تسکین دیگر نشانههای انواع عفونتهای دستگاه تنفسی فوقانی با کاهش التهاب پوشش داخلی بینی و گلو کمک میکنند، بدین معنا که آنها میتوانند نشانههای سرماخوردگی را نیز بهبود دهند.
ویژگیهای مطالعه
شواهد ما تا می 2015 بهروز است. در کل سه کارآزمایی به دست آوردیم. دو کارآزمایی افراد را از جمعیت عمومی یا از میان کارکنان بیمارستانی در فنلاند وارد مطالعه کردند. این کارآزماییها ( 253 بزرگسال در کل) اسپریهای استروئیدی داخل بینی را مقایسه کردند که به استروئیدها اجازه میدهند به سمت سوراخهای بینی رفته تا محتوای دارونما (placebo) را ترشح کنند. ما سومین کارآزمایی را یافتیم که شامل 100 مراجعه کننده به کلینیکهای سرپایی یک بیمارستان کودکان در ایران بود. این کارآزمایی اسپری استروئید داخل بینی را با عدم استفاده از اسپری مقایسه و آنتی بیوتیکهای خوراکی را برای همه افراد تجویز کرد.
نتایج کلیدی و کیفیت شواهد
هیچ یک از دو کارآزمایی که اسپری استروئید را با اسپری دارونما در بزرگسالان مقایسه میکردند، مزایای استروئیدها را بین معیارهای مختلف نشان نداد. کارآزمایی که اسپری استروئید را با عدم استفاده از اسپری در کودکان مقایسه میکرد، شواهدی از مزیت آن نشان داد اما ما کیفیت شواهد این کارآزمایی را بسیار ضعیف ارزیابی کردیم و نتایج آن نامشخص بودند. ما نتوانستیم نتایج کارآزماییها را برای ارزیابی سوالات بیشتر ترکیب کنیم. گزارشهایی از عوارض جانبی وجود نداشت.
نتیجهگیری
شواهد موجود پیشنهاد میدهد که ما نباید از استروئیدهای داخل بینی برای سرماخوردگی استفاده کنیم. اما، به این دلیل که ما تنها سه کارآزمایی کوچک را پیدا کردیم، بدون اجرای یک کارآزمایی بزرگتر و با طراحی خوب نمیتوانیم مطمئن باشیم که این دارو هیچ گونه تاثیری ندارد.
شواهد موجود از استفاده از کورتیکواستروئیدهای داخل بینی برای تسکین علامتی سرماخوردگی حمایت نکردند. هرچند فقط سه کارآزمایی وجود داشت، یکی از آنها کیفیت پائینی داشت و تنها به قدرت آماری محدود شدند. برای پاسخ این سوال، انجام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده با دارونما و دوسو-کور، در مقیاس بزرگ بر روی بزرگسالان و کودکان لازم است.
سرماخورگی یک بیماری مداوم، خوشخیم و خود محدود شونده است که منجر به مراقبتهای اولیه زیاد و روزهای از دسترفته قابل توجهی در کار یا مدرسه میشود. درمانهای علامتدار کنونی مزایای محدودی دارند. کورتیکواستروئیدها درمان موثری در عفونتهای دستگاه تنفسی فوقانی هستند و تاثیرات ضد-التهابیشان نیز میتواند در سرماخوردگی مفید باشد. این مرور بهروز شده، شامل یک مطالعه اضافی بود.
مقایسه کورتیکواستروئیدها در برابر مراقبتهای معمول در سرماخوردگی به منظور معیارهای رفع نشانه بیماری و بهبودی در کودکان و بزرگسالان.
پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL؛ شماره 4، 2015) که شامل پایگاه ثبت تخصصی عفونتهای حاد تنفسی (Acute Respiratory Infections; ARI) بود، بانک اطلاعاتی مرور تاثیرات (Database of Reviews of Effects; DARE) (شماره 2، 2015)، بانک اطلاعاتی اقتصاد سلامت NHS (شماره 2، 2015)، MEDLINE (از 1948 تا 3 ماه می 2015) و EMBASE (از ژانویه 2010 تا می 2015) را جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده دوسو-کور که کورتیکواستروئیدها را با دارونما (placebo) یا با درمانهای بالینی استاندارد مقایسه میکنند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم دادهها را استخراج و کیفیت کارآزمایی را ارزیابی کردند. ما نتوانستیم متاآنالیز (meta-analysis) را اجرا کنیم و به جای آن توصیف نقل قول (narrative) از شواهد موجود را ارائه کردیم.
سه کارآزمایی (353 شرکتکننده) را در مطالعه وارد کردیم. دو کارآزمایی کورتیکواستروئیدهای داخل بینی را با دارونما و یک کارآزمایی کورتیکواستروئیدهای داخل بینی را با مراقبتهای معمول مقایسه میکرد؛ هیچ کارآزمایی کورتیکواستروئیدهای خوراکی را مورد مطالعه قرار نداد. در دو کارآزمایی کنترل شده با دارونما، مزایایی از کورتیکواستروئیدهای داخل بینی برای مدت زمان یا شدت نشانهها نشان داده نشد. خطر سوگیری (bias) به صورت کلی در این دو کارآزمایی در سطح پائین یا نامشخص بود. در یک کارآزمایی از 54 شرکتکننده، میانگین تعداد روزهای با نشانه بیماری 10.3 روز در گروه دارونما بود که با 10.7 روز در آنهایی که کورتیکواستروئیدهای داخل بینی را استفاده میکردند، مقایسه شد (مقدار 0.72 = P). کارآزمایی دوم با حضور 199 شرکتکننده هیچ تفاوت معناداری را در طول مدت نشانهها گزارش نکرد. کارآزمایی یکسو-کور در کودکان سنین دو تا 14 ساله، که آنتیبیوتیکهای خوراکی نیز دریافت میکردند، با توجه به رفع نشانه، گزارشهای ناکافی از معیارهای پیامد داشتند. خطر کلی سوگیری برای این کارآزمایی بالا بود. میانگین نمره شدت نشانه به طور قابل توجهی در گروهی که استروئیدهای داخل بینی علاوه بر آموکسیسیلین دریافت میکردند، پائینتر بود. یک کارآزمایی کنترل شده با دارونما، وجود ویروس سرماخوردگی را در آسپیراسیون داخل بینی گزارش کرد که هیچ تفاوتی یافت نشد. تنها یک مورد از سه کارآزمایی عوارض جانبی را گزارش کردند که بین دو گروه هیچ تفاوتی وجود نداشت. دو کارآزمایی عفونتهای باکتریایی ثانویه را گزارش کردند (یک مورد سینوزیت، یک مورد از اوتیت میانی حاد، هر دو در گروههای کورتیکواستروئیدی). فقدان معیارهای پیامدی قابل مقایسه به این معنا بود که ما نتوانستیم دادهها را ترکیب کنیم.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.