فورسپس (forceps) ابزاری است که برای کمک به زایمان با گرفتن سر نوزاد طراحی شده است. انواع بسیار مختلفی از فورسپس ساخته شدهاند. فورسپسها ممکن است زمانی استفاده شوند که نوزاد نتواند به زایمان برسد یا برای کمک به کوتاه کردن زایمان برای مادر در صورت نیاز، به عنوان مثال زمانی که مادر در مرحله دوم زایمان خسته است، اگر شک به دیسترس جنین وجود داشته باشد، یا زمانی که مادر یک بیماری پزشکی مانند یک بیماری قلبی، تنفسی یا عصبی دارد که ممکن است مانع از فشار دادن او شود، استفاده شوند. درد در زنی که برای کمک به تولد نوزادش نیاز به استفاده از فورسپس دارد، باید بهطور موثری تسکین یابد (عوامل ضددرد) تا بتواند به پزشک کمک کند این روش را با خیال راحت انجام دهد.
این مرور نشان داد که از چهار کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده واردشده، شامل 388 زن و نوزادانشان، شواهد کافی برای تعیین موثرترین و بیخطرترین عامل یا روش تسکین درد برای زنانی که تحت زایمان با فورسپس هستند، وجود ندارد. سه مورد از چهار کارآزمایی، دیازپام (diazepam) را با عوامل جایگزین (کتامین (ketamine)، وینیدان-اتر (vinydan-ether)، یا «دیگر» عوامل بیهوشی) برای ارایه بیهوشی عمومی در طول زایمان با فورسپس مقایسه کردند. تعدادی از روشهای مختلف برای اندازهگیری میزان تسکین درد استفاده شدند و نتایج قابل ترکیب با هم نبودند. دادههای یک کارآزمایی در مرور وارد نشدند. در یک کارآزمایی کوچک، زنانی که دیازپام دریافت کردند در مقایسه با زنانی که وینیدان-اتر گرفتند، احتمال بیشتری داشت که میزان تسکین درد خود را موثر ارزیابی کنند. با این حال، در کارآزمایی کوچک دیگری، با مقایسه دیازپام و کتامین، تفاوتی در تسکین درد مشاهده نشد. در یک کارآزمایی که عوامل ضددرد نخاعی را با بلوک عصب پودندال مقایسه کرد، زنانی که عوامل ضددرد نخاعی را دریافت کردند احتمال بیشتری داشت که تسکین درد خود را به اندازه کافی گزارش کرده و کمتر احتمال داشت درد شدید را گزارش کنند. هیچیک از چهار کارآزمایی در مورد عوارض جدی یا مرگ مادر یا نوزاد گزارشی را منتشر نکردند.
کارآزماییهای واردشده خطر سوگیری (bias) بالا یا نامشخصی داشته و کیفیت بالایی نداشتند. هر یک از چهار کارآزمایی واردشده پیش از سال 1980 انجام شده و عوامل یا روشهایی را ارزیابی کردند که امروزه معمولا در عملکرد بالینی استفاده نمیشوند. بنابراین، انجام مطالعات بیشتری مورد نیاز است تا مشخص شود چه دارو یا تکنیکی در کاهش درد مادر موثرتر و بیخطرتر است. این مطالعات همچنین باید بیخطری مداخله را برای نوزاد ارزیابی کنند.
شواهد کافی برای حمایت از هر عامل یا روش ضددرد خاص به عنوان موثرترین عامل در ایجاد تسکین درد برای زایمان با فورسپس وجود ندارد. پیامدهای نوزادی تا حد زیادی مورد ارزیابی قرار نگرفتهاند.
انجام زایمان با فورسپس (forceps) ممکن است زمانی اندیکاسیون داشته باشد که جنین به سمت زایمان پیشرفت نکند، یا زمانی که زایمان باید در مرحله دوم زایمان تسریع شود. استفاده از عوامل ضددرد موثر برای اطمینان از راحتی زن در طول زایمان مورد نیاز است تا به متخصص مامایی اجازه دهد این روش را بهطور بیخطری انجام دهد. در حال حاضر مشخص نیست که موثرترین و بیخطرترین دارو یا روش برای تسکین درد هنگام زایمان با فورسپس چیست.
ارزیابی اثربخشی و بیخطری (safety) عوامل ضددرد و روشهای مختلف موجود برای زایمان با فورسپس برای زنان و نوزادانشان.
پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه بارداری و زایمان در کاکرین (31 جولای 2013) را جستوجو کرده، دستورالعملهای بالینی منتشرشده را مرور کرده، و فهرست منابع مطالعات مروری را جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده که یک داروی ضددرد یا روش مورد استفاده را برای زایمان با فورسپس با دارونما (placebo)/عدم درمان یا یک دارو یا روش جایگزین مقایسه کردند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم، به بررسی واجد شرایط بودن مطالعه، استخراج دادهها و ارزیابی خطر سوگیری (bias) در مطالعات واردشده پرداختند.
چهار کارآزمایی را شامل 388 زن وارد کردیم که بهطور کلی در معرض خطر سوگیری (bias) نامشخص تا بالا قرار داشتند. انواع مختلفی از عوامل مختلف برای تسکین درد مورد در کارآزماییها ارزیابی قرار گرفته، و تعدادی از روشهای مختلف برای اندازهگیری تسکین درد استفاده شدند، و بنابراین نتایج قابل ترکیب در متاآنالیز نبودند. سه کارآزمایی دیازپام (diazepam) را با یک عامل جایگزین (کتامین (ketamine)؛ وینیدان-اتر (vinydan-ether)؛ «دیگر» عوامل بیهوشی) برای ارایه بیهوشی عمومی مقایسه کرده، و یک کارآزمایی عوامل ضددرد نخاعی را با بلوک عصب پودندال (pudendal) مقایسه کرد (در هر دو گروه لیگنوکائین (lignocaine) تجویز شد).
با توجه به پیامدهای اولیه، زنانی که دیازپام را برای زایمان با فورسپس در یک کارآزمایی کوچک دریافت کردند، در مقایسه با زنانی که وینیدان-اتر را گرفتند، احتمال بیشتری داشت که میزان تسکین درد خود را موثر ارزیابی کنند (خطر نسبی (RR): 1.13؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.02 تا 1.25؛ 101 زن). در یک کارآزمایی کوچک دیگر، تفاوت معنیداری در تعداد زنانی که دیازپام را در مقایسه با کتامین، اثربخش در تسکین درد خود ارزیابی کردند، مشاهده نشد (RR: 1.42؛ 95% CI؛ 0.98 تا 2.07؛ 26 زن). در یک کارآزمایی که عوامل ضددرد نخاعی را با بلوک عصب پودندال مقایسه کرد، زنان دریافتکننده عوامل ضددرد نخاعی آنها را بسیار کافی دانستند (RR: 3.36؛ 95% CI؛ 2.46 تا 4.60؛ 183 زن) و کمتر احتمال داشت درد شدیدی را حین زایمان با فورسپس گزارش کنند (RR: 0.02؛ 95% CI؛ 0.00 تا 0.27؛ 183 زن). هیچیک از کارآزماییها در مورد دو پیامد اولیه دیگر این مرور، یعنی مشکلات یا عوارض جانبی جدی مادر، و مرگومیر یا عوارض جدی نوزادان، گزارشی را ارایه ندادند.
از نظر پیامدهای ثانویه، زنان دریافتکننده دیازپام در مقایسه با وینیدان-اتر، بسیار کمتر احتمال داشت که دچار استفراغ شوند (RR: 0.04؛ 95% CI؛ 0.00 تا 0.62؛ 101 زن). هیچ تفاوت معنیداری برای چند پیامد نوزادی که در برخی مقایسهها گزارش شدند (از جمله نمره آپگار کمتر از هفت در پنج دقیقه و اسیدوز بر اساس pH شریان خون بند ناف کمتر از 7.2) مشاهده نشد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.