هدف از انجام این مرور چه بود؟
هدف ما مقایسه تاثیر داروهای مختلف در درمان افراد مبتلا به عفونت آسکاریس بود. آلبندازول (albendazole) و مبندازول (mebendazole) شایعترین داروهای مورد استفاده در درمان آسکاریازیس (ascariasis) هستند. میتوان از ایورمکتین (ivermectin) نیز استفاده کرد. ما میخواستیم بدانیم که بین آنها دارویی برای از بین بردن کرمها و تخمهای آنها در نمونههای مدفوع وجود داشت یا خیر. ما 30 مطالعه مرتبط را وارد کردیم.
پیامهای کلیدی
یک دوز واحد از داروهای مبندازول، آلبندازول، و ایورمکتین در برابر عفونت آسکاریس لومبریکوئیدس (Ascaris lumbricoides) موثر بودند، به طوریکه میزان درمان قطعی پارازیتولوژیکی بالا بود و هیچ تفاوتی بین آنها وجود نداشت. هیچ موردی از عارضه جانبی جدی گزارش نشد.
چه چیزی در این مرور مورد بررسی قرار گرفت؟
آسکاریس لومبریکوئیدس، که تحت عنوان کرم حلقوی نیز شناخته میشود، یک کرم انگلی منتقل شده از خاک است که میتواند افراد را آلوده کند. آسکاریازیس در سراسر جهان شایع است و عمدتا کودکانی را که در مناطق کمدرآمد زندگی میکنند، درگیر میکند. مداخلات علیه آسکاریازیس عبارتند از بهبود سیستم آب و فاضلاب، آموزش سلامت، و درمان دارویی برای افراد آلوده. درمان با داروها، کرمهای بالغ را از دستگاه گوارش خارج کرده و موربیدیتی (بیماری) و انتقال عفونت را کاهش میدهد. اگرچه داروهای زیادی برای درمان افراد آلوده به کرم (داروهای ضد-کرم (anthelmintic drugs)) وجود دارد، موثرترین رژیم درمانی و دوزهای بهینه داروها به خوبی شناخته نشدهاند. ما مطالعاتی را ارزیابی کردیم که استفاده از داروهای ضد-کرم را در بزرگسالان و کودکان، به صورت یک درمان واحد یا ترکیبی، و در رژیمهای دوز واحد یا چندگانه، مقایسه کردند.
نتایج اصلی این مرور چه بودند؟
ما 30 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده (مطالعات بالینی که در آنها افراد بهطور تصادفی در یکی از دو یا چند گروه درمانی قرار میگیرند) را وارد کردیم، که 6442 کودک و بزرگسال را از سن 28 روزهگی تا 82 سالگی، مبتلا به عفونت آسکاریس، به کار گرفتند. بیست مطالعه توسط تولید کنندگان دارو سرمایهگذاری شده یا آنها در این زمینه مشارکت مالی داشتند (که ممکن است منجر به سوگیری (bias) شود)، در حالی که 10 مورد از آنها مستقل از سرمایهگذاران تولید دارو انجام شدند.
درمان قطعی پارازيتولوژيکی در افراد دریافت کننده داروهای ضد-کرم احتمالا شش برابر بیشتر از افراد دریافتکننده دارونما (placebo) (درمان بدون ماده فعال) است (شواهد با قطعیت متوسط).
هیچ تفاوتی در درمان آسکاریازیس در مقایسههای انجام شده بین تکدوز آلبندازول با تکدوز مبندازول یا ایورمکتین؛ و بین تکدوز آلبندازول در مقایسه با تجویز دوزهای متعدد آن، مشاهده نشد.
عوارض جانبی شدید گزارش نشدند. وقوع عوارض جانبی دیگر (احساس تهوع، استفراغ، اسهال، ناراحتی شکمی، سردرد، تب) ممکن است بین داروهای ضد-کرم مقایسه شده نادر باشد (شواهد با قطعیت متوسط تا پائین).
این مرور تا چه زمانی بهروز است؟
ما برای یافتن مطالعات منتشر شده تا 4 جولای 2019 به جستوجو پرداختیم.
بهنظر میرسد تکدوز آلبندازول، مبندازول، و ایورمکتین علیه عفونت آسکاریس لومبریکوئیدس، موثر بودند به طوری که نرخ درمان پارازیتولوژیکی بالا و کاهش زیادی در میزان دفع تخم دیده شد، و هیچ تفاوتی بین آنها به دست نیامد. بهنظر میرسد که این داروها برای درمان کودکان و بزرگسالان مبتلا به عفونت تایید شده آسکاریس ایمن و بیخطر هستند. اطلاعات اندکی از نظر درمان یا حوادث جانبی، بین داروها و رژیمهای درمانی برای انتخاب، وجود دارد.
آﺳﻜﺎرﻳﺲ ﻟﻮﻣﺒﺮﻳﻜﻮﺋﻴﺪس (Ascaris lumbricoides) یک عفونت شایع است، و عمدتا کودکانی را که در مناطق کمدرآمد زندگی میکنند، متاثر میسازد. بهبود سیستم آب و فاضلاب، آموزش سلامت، و درمان با دارو ممکن است به شکست چرخه انتقال کمک کند، و مصرف داروهای موثر باعث کاهش موربیدیتی ناشی از آن میشوند.
مقایسه اثربخشی و ایمنی داروهای ضد-کرم (آلبندازول (albendazole)، مبندازول (mebendazole)، ایورمکتین (ivermectin)) برای درمان افراد مبتلا به عفونت آسکاریس (Ascaris).
ما تا 4 جولای سال 2019، پایگاه ثبت تخصصی گروه بیماریهای عفونی در کاکرین، CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase؛ LILACS، سه بانک اطلاعاتی دیگر، و فهرست منابع مطالعات وارد شده را، بدون اعمال محدودیت زبانی، جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT؛ randomized controlled trial) که به مقایسه آلبندازول، مبندازول، و ایورمکتین در کودکان و بزرگسالان مبتلا به عفونت تایید شده آسکاریس پرداختند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم مطالعات را برای ورود ارزیابی کردند، خطر سوگیری (bias) را ارزیابی، و دادهها را از کارآزماییهای وارد شده استخراج کردند. نویسنده سوم مرور کیفیت دادههای استخراج شده را بررسی کرد. برای تعیین خطر سوگیری در کارآزماییهای وارد شده، از ابزار ارزیابی «خطر سوگیری» کاکرین استفاده کردیم. برای مقایسه پیامدهای دو حالتی در گروههای درمان و کنترل، از خطرات نسبی (RRs) با 95% فواصل اطمینان (CIs) استفاده کردیم. برای مطالعاتی با ناهمگونی کم از مدل اثر ثابت و برای مطالعاتی با ناهمگونی متوسط تا زیاد از مدل اثرات تصادفی استفاده کردیم. قطعیت شواهد را با استفاده از رویکرد درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) ارزیابی کردیم. از متوسط میزان کنترل استفاده کردیم تا نرخ درمان بارز را در گروههای مقایسه ارائه کنیم.
ما 30 RCT را با طراحی گروه-موازی وارد کردیم، که در آنها 6442 شرکتکننده از 17 کشور در سراسر آفریقا، آسیا، آمریکای مرکزی و کارائیب، و آمریکای جنوبی وارد شدند. شرکتکنندگان در دامنه سنی 28 روز تا 82 سال بودند، که از مدرسه، سطح جامعه، و مراکز درمانی به کار گرفته شدند. بیست مطالعه توسط تولید کنندگان دارو سرمایهگذاری شده یا آنها در این زمینه مشارکت مالی کردند، در حالی که 10 مطالعه مستقل از سرمایهگذاری تولید کنندگان دارو انجام شدند. بیستودو کارآزمایی در یک یا دو حوزه (کورسازی، دادههای ناقص پیامد، گزارشدهی انتخابی) دارای خطر سوگیری بودند.
تکدوز آلبندازول (چهار کارآزمایی)، مبندازول (سه کارآزمایی) یا ایورمکتین (یک کارآزمایی) با دارونما (placebo) مقایسه شد. درمان قطعی پارازیتولوژیکی در 14 تا 60 روز در تمام مطالعات بالا بود (درمان بارز 93.0% در گروه ضد-کرم و 16.1% در گروه دارونما؛ RR: 6.29؛ 95% CI؛ 3.91 تا 10.12؛ 8 کارآزمایی، 1578 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت متوسط). تکدوز آلبندازول به اندازه دوزهای متعدد آلبندازول (درمان بارز 93.2% با تکدوز، 94.3% با دوزهای متعدد؛ RR: 0.98؛ 95% CI؛ 0.92 تا 1.05؛ 3 کارآزمایی، 307 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت بالا)؛ یا به اندازه تکدوز مبندازول (درمان بارز 98.0% با آلبندازول، 96.9% با مبندازول؛ RR: 1.01؛ 95% CI؛ 1.00 تا 1.02؛ 6 کارآزمایی، 2131 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت بالا) موثر است. مطالعات، تفاوتهای موجود را بین تکدوز آلبندازول و تکدوز ایورمکتین نشان ندادند (نرخ درمان 87.8% با آلبندازول، 90.2% با ایورمکتین؛ RR: 0.99؛ 95% CI؛ 0.91 تا 1.08؛ 3 کارآزمایی، 519 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت متوسط).
در سراسر همه مطالعات، شکست درمانی پس از تکدوز آلبندازول از 0.0% تا 30.3%، مبندازول از 0.0% تا 22.2%، و ایورمکتین از 0.0% تا 21.6% متغیر بود.
میزان کاهش تخم (egg reduction rate; ERR) تا 60 روز پس از درمان در تمام گروههای درمان، بدون در نظر گرفتن داروهای ضد-کرم مورد استفاده، اندازهگیری شد (بین 96% تا 100%). ارزیابی درمان پارازیتولوژیکی از طریق طبقهبندی شدت عفونت امکانپذیر نبود.
هیچیک از کارآزماییهای وارد شده عوارض یا حوادث جانبی جدی را گزارش نکردند. سایر حوادث جانبی ظاهرا بین گروههای ضد-کرم مقایسه شده، مشابه بود (شواهد با قطعیت متوسط تا پائین). شایعترین حوادث جانبی دیگری که گزارش شدند، عبارت بودند از تهوع، استفراغ، درد شکمی، اسهال، سردرد، و تب.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.