موضوع چیست؟
افراد مبتلا به نارسایی کلیه ممکن است برای بازیابی عملکرد کلیههایشان پیوند کلیه انجام دهند. طی جراحی پیوند کلیه، برای حفظ هیدراسیون بیماران، به آنها مایعات وریدی میدهند. باقی ماندن هیدراسیون خوب بیماران، به کارکرد کلیه پیوند شده پس از جراحی کمک میکند. انتخاب مایعاتی که حین جراحی و پس از آن به بیمار داده میشود، ممکن است بر چگونگی کارکرد کلیه پیوند شده پس از جراحی و اندازهگیری اسید - باز خون تاثیر داشته باشد.
نرمال سالین شایعترین مایعی است که طی جراحی به بیمار داده میشود. نرمال سالین کلراید بالایی دارد. تجویز نرمال سالین به بیماری که پیوند کلیه انجام داده، ممکن است سطح اسید خون را در مقایسه با محلولهایی که کلراید کمتری دارند، بالا ببرد. سطح اسید بالای خون با سطح پتاسیم بالای خون همراه است که پتاسیم بالا برای قلب ضرر دارد و ممکن است برای تصحیح آن دیالیز نیاز باشد.
ما چه کاری را انجام دادیم؟
یک مرور سیستماتیک برای پاسخ به این سوال انجام دادیم: تجویز محلولهای با کلراید پائینتر طی جراحی پیوند کلیه در مقایسه با نرمال سالین، عملکرد زودرس کلیهها، پتاسیم بالای خون و سطح اسید در خون را پس از جراحی تغییر میدهد یا خیر. مطالعاتی را وارد مرور کردیم که تا 26 نوامبر 2015 منتشر شده بودند.
ما به چه نتایجی رسیدیم؟
شش مطالعه را با 477 بیمار دارای پیوند کلیه لحاظ کردیم. پیوند کلیه در اکثر این بیماران از یک اهدا کننده زنده انجام شده بود. کیفیت کلی مطالعات پائین تا میانگین سطح کیفیت بود، مشکل اصلی، تعداد کم مطالعات و حجم کوچک نمونه آنها بود. اطلاعاتی درباره منبع سرمایهگذاری در بیشتر مطالعات وجود نداشت.
تجویز محلولهای با کلراید پائینتر طی جراحی پیوند کلیه در مقایسه با نرمال سالین با پائینتر بودن سطح اسید خون همراه است، اما بر چگونگی کارکرد کلیه پیوند شده پس از جراحی یا تعداد بیماران با پتاسیم خون بالا تاثیری ندارد. تاثیرات زیانآور در بسیاری از مطالعات گزارش نشدند. در گروه بیمارانی که محلولهای با کلراید پائینتر دریافت کرده بودند، در یک بیمار نارسایی کلیه پیوند شده و در یک بیمار رد پیوند مشاهده شد. در گروه بیمارانی که نرمال سالین گرفته بودند، در چهار بیمار نارسایی کلیه پیوند شده و در دو بیمار رد پیوند دیده شد. اما این نتایج احتمالا تصویر ناقصی از تاثیرات زیانآور است.
محلولهای با الکترولیت بالانس شده در مقایسه با نرمال سالین با اسیدوز متابولیک هایپرکلرمیک کمتری همراه هستند، اما اینکه محلولهای با کلراید پائینتر موجب پیامد بهبود گرافت در مقایسه با نرمال سالین میشوند، هنوز نامطمئن است.
مایع داخل وریدی ایدهآل برای پیوند کلیه علیرغم استفاده شایع از نرمال سالین طی دوره پس از جراحی هنوز مشخص نشده است. محتوای بالای کلراید نرمال سالین با افزایش خطر اسیدوز متابولیک هپیرکلرمیک همراه است، این مسئله میتواند باعث افزایش خطر هیپرکالمی (hyperkalaemia) و تاخیر در عملکرد عضو پیوندی (گرافت) شود. محلولهایی که الکترولیتهای بالانس شده دارند، محتوای کلراید پائینتری دارند و این ممکن است این خطر (خطر هایپرکالمی و تاخیر در عملکرد عضو پیوندی) را کاهش داده و به دیالیز فوری پس از جراحی به علت هایپرکالمی نیازی نباشد. کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) که این موضوع را بررسی کردهاند از پیامدهای بیوشیمیایی برای مقایسه مایعات استفاده کرده و فاقد توان آزمون کافی برای بررسی پیامدهای بیمار-محور، مانند تاخیر در عملکرد عضو پیوندی هستند.
بررسی تاثیرات محلولهای با کلراید پائین در برابر نرمال سالین روی تاخیر در عملکرد گرافت (عضو پیوندی)، هیپرکالمی و وضعیت اسید - باز در دریافت کنندگان پیوند کلیه.
ما پایگاه ثبت تخصصی گروه کلیه و پیوند در کاکرین (Cochrane Kidney and Transplant's Specialised Register) را تا 26 نوامبر 2015 جستوجو کردیم و این کار را از طریق تماس با متخصص اطلاعات با استفاده از جستوجوی واژگان مرتبط با این مرور انجام دادیم.
معیار انتخاب ما RCTهای مربوط به دریافت کنندگان پیوند کلیه بود که در آنها محلولهای داخل وریدی با کلراید پائین با نرمال سالین مقایسه شده بود.
دو نویسنده مستقل، مطالعات را از نظر واجد شرایط بودن برای ورود به این مرور و خطر سوگیری (bias) ارزیابی کردند. دادهها از مطالعات مجزا با استفاده از فرمهای استاندارد شده استخراج شدند و سپس طبق پروتکل منتشر شده تجمیع و ادغام شدند. خلاصه تخمینهای تاثیر با استفاده از مدل اثرات-تصادفی به دست آمد، نتایج برای پیامدهای دو-حالتی به صورت خطر نسبی (RR) و 95% فواصل اطمینان (CI) آنها؛ و برای پیامدهای پیوسته به صورت تفاوت میانگین (MD) و 95% CI آنها بیان شدند.
شش مطالعه (477 شرکتکننده) در این مرور وارد شدند. همه شرکتکنندگان بزرگسالانی با پیوند کلیه بودند که 70% آنها از اهدا کننده زنده پیوند گرفته بودند. خطر کلی سوگیری برای سوگیری انتخاب در سطح پائین بود اما برای دیگر حوزههای باقی مانده نامشخص بود. هیچ تفاوتی در خطر تاخیر عملکرد گرافت (3 مطالعه، 298 شرکتکننده؛ RR: 1.03؛ 95% CI؛ 0.62 تا 1.70) یا هیپرکالمی (2 مطالعه؛ 199 شرکتکننده؛ RR: 0.48؛ 95% CI؛ 0.04 تا 6.10)، برای شرکتکنندگان دریافت کننده محلولهای با الکترولیتهای بالانس شده در مقایسه با نرمال سالین وجود نداشت. استفاده از محلولهای با الکترولیتهای بالانس شده حین جراحی در مقایسه با نرمال سالین با PH خون بالاتر (3 مطالعه؛ 193 شرکتکننده؛ MD: 0.07؛ 95% CI؛ 0.05 تا 0.09)، بیکربنات سرم بالاتر (3 مطالعه؛ 215 شرکتکننده؛ MD: 3.02 mEq/L؛ 95% CI؛ 2.00 تا 4.05) و کلراید سرم پائینتر (3 مطالعه؛ 215 شرکتکننده؛ MD: -9.93 میلیمول/لیتر؛ 95% CI؛ 19.96- تا 0.11) همراه بود. چهار مورد از دست دادن گرافت در گروه نرمال سالین و یک مورد در گروه محلولهای با الکترولیت بالانس شده و چهار مورد رد پیوند در گروه نرمال سالین و دو مورد در گروه محلولهای با الکترولیت بالانس شده وجود داشت.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.