سوال مطالعه مروری
برای مقایسه تاثیرات برداشت فقط تومور (نفرکتومی پارشیال (partial nephrectomy)) در برابر برداشت کامل کلیه (نفرکتومی رادیکال (radical nephrectomy)) در افراد مبتلا به سرطان کوچک کلیه که به سایر اندامهای بدن تسری پیدا نکرده، شواهد را مرور کردیم.
پیشینه
تومورهای کوچک کلیوی اغلب در مطالعات تصویربرداری (مانند CT اسکن) که با دلایل دیگری انجام میشوند، کشف میشوند. برخی از این تومورها سرطانی هستند که میتوانند به سایر اندامهای بدن تسری پیدا کرده، مشکلاتی مانند خونریزی یا درد ایجاد کرده و حتی منجر به مرگومیر شوند. بهترین راه برای درمان این تومورها جراحی است که طی آن تومور برداشته میشود. طی این فرآیند میتوان فقط تومور (و بخشی از بافت اطراف آن) را برداشت یا تومور را به همراه کلیه بهطور کامل برداشت. ما نمیدانیم کدام یک از این روشها بهتر است.
ویژگیهای مطالعه
تا 24 فوریه 2017 در منابع علمی پزشکی جستوجو کردیم. یک مطالعه را شامل 541 شرکتکننده تصادفیسازی شده مبتلا به تومورهای موضعی کلیه مشکوک به سرطانی بودن وارد مرور کردیم. به طور میانگین، شرکتکنندگان به مدت 9.3 سال مورد پیگیری قرار گرفتند.
نتایج کلیدی
به نظر میرسد احتمال مرگ به هر علتی در شرکتکنندگانی که فقط به برداشت تومور در آنها بسنده شده بود، نسبت به شرکتکنندگانی که هم تومور و هم کلیه آنها به طور کامل برداشته شده، بیشتر باشد. به نظر میرسد به لحاظ زمان سپری شده تا عود تومور یا خطر بروز عوارض جدی منجر به مرگومیر، تفاوتی اندک تا عدم تفاوت وجود داشته باشد. ما هیچ شواهدی درباره نحوه قیاسپذیری گروهها در شرایط نیاز به همودیالیز (haemodialysis) یا قیاسپذیری کیفیت زندگی آنها به دست نیاوردیم.
کیفیت شواهد
کیفیت شواهد پائین بود. به این معنی که ما اطمینان محدودی به نتایج داشته و تاثیر درست (true effect) نفرکتومی پارشیال ممکن است به طور قابل توجهی متفاوت است.
ممکن است میان نفرکتومی پارشیال و کاهش در زمان سپری شده تا مرگومیر به هر علتی رابطه وجود داشته باشد. به نظر میرسد نفرکتومی پارشیال از نظر مرگومیر ناشی از جراحی (surgery-related mortality)، بقای ناشی از سرطان (cancer-specific survival) و زمان سپری شده تا عود بیماری (time-to-recurrence)، منجر به ایجاد تفاوتی اندک تا عدم تفاوت شود.
نفرکتومی پارشیال (partial nephrectomy) و نفرکتومی رادیکال (radical nephrectomy) گزینههای درمان جراحی مرتبط در درمان کارسینومای سلول کلیوی موضعی (localised renal cell carcinoma) هستند. با وجود این، کماکان بحثها پیرامون تاثیرات این رویکردهای جراحی ادامه دارد، از اینرو، شناسایی و تلخیص مطالعات با کیفیت بالا برای ارائه توصیههای درمانی جراحی مهم است.
ارزیابی تاثیرات نفرکتومی پارشیال در مقایسه با نفرکتومی رادیکال برای کارسینومای سلول کلیوی موضعی بالینی.
ما تا 24 فوریه 2017 در CENTRAL؛ MEDLINE؛ PubMed؛ Embase؛ Web of Science؛ BIOSIS؛ LILACS؛ Scopus، پایگاههای ثبت کارآزمایی و چکیده مقالات سه کنفرانس مهم و نیز فهرست منابع به جستوجو پرداخته و با کارشناسان حوزه مربوطه تماس گرفتیم.
یک کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده را که به مقایسه نفرکتومی پارشیال و رادیکال برای بیماران مبتلا به تودههای کوچک کلیوی پرداخته بود، وارد مرور کردیم.
یک نویسنده مرور به غربالگری تمامی عناوین و چکیده مقالات پرداخت؛ تنها استنادهایی که به وضوح غیر-مرتبط بودند، در این مرحله از مرور خارج شدند. در گام بعد، دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم به ارزیابی گزارشهای تمام متن، شناسایی مطالعات مرتبط، ارزیابی شرایط احراز مطالعات برای ورود به مرور، ارزیابی کیفیت کارآزمایی و استخراج دادهها پرداختند. این نسخه بهروز از جستوجوی منابع علمی توسط دو نویسنده مستقل مرور به اجرا درآمد. برای سنتز و تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار Review Manager 5 استفاده کردیم.
یک کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده را شامل 541 شرکتکنندهای که به مقایسه نفرکتومی پارشیال با نفرکتومی رادیکال پرداخته بودند، شناسایی کردیم. میانه دوره پیگیری 9.3 سال بود.
بر مبنای شواهد با کیفیت پائین، ما دریافتیم که زمان سپری تا مرگومیر به هر علتی به دنبال استفاده از نفرکتومی پارشیال کاهش یافت (HR: 1.50؛ 95% CI؛ 1.03 تا 2.18). به طوری که تعداد موارد مرگومیر به ازای هر 1000 نفر، 79 مورد بیشتر بود (5 مورد بیشتر تا 173 مورد بیشتر). همچنین بر مبنای شواهد با کیفیت پائین، دریافتیم که هیچ تفاوتی به لحاظ بروز حوادث جانبی جدی وجود ندارد (RR: 2.04؛ 95% CI؛ 0.19 تا 22.34). یافتهها با وقوع 4 مورد مرگومیر ناشی از جراحی بیشتر به ازای هر 1000 نفر همسو و سازگار هستند (3 مورد کمتر تا 78 مورد بیشتر).
بر مبنای شواهد با کیفیت پائین، ما دریافتیم که هیچ تفاوتی به لحاظ زمان سپری شده تا عود بیماری وجود ندارد (HR: 1.37؛ 95% CI؛ 0.58 تا 3.24). به طوری که تعداد موارد عود بیماری به ازای هر 1000 نفر، 12 مورد بیشتر بود (14 مورد کمتر تا 70 مورد بیشتر). به دلیل ماهیت گزارشدهی، ما نتوانستیم نرخهای کلی را برای حوادث جانبی آنی و طولانیمدت تجزیهوتحلیل کنیم. هیچ شواهدی درباره همودیالیز (haemodialysis) یا کیفیت زندگی نیافتیم.
دلایل کاهش سطح شواهد، مربوط به محدودیتهای مطالعه (عدم کورسازی، متقاطع (cross-over))، عدم دقت و غیر-مستقیم بودن (indirectness) (نسبت قابل توجهی از بیماران در آخر پیدا شدند که مبتلا به تومور بدخیم نبودند) بود. بر اساس یافتههای به دست آمده از یک کارآزمایی، نتوانستیم هیچ یک از تجزیهوتحلیلهای حساسیت و زیر-گروه را انجام دهیم.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.