سوال مطالعه مروری: آیا ونتیلاسیون با ونتیلاتور کمکی تنظیمشونده بر اساس سیستم عصبی (neurally adjusted ventilatory assist ventilation; NAVA) نسبت به روشهای ونتیلاسیون معمول، روش موثرتری برای حمایت تنفسی از نوزادان متولد شده زودرس است؟
پیشینه: ونتیلاتور کمکی تنظیمشونده بر اساس سیستم عصبی شامل استفاده از سیگنال الکتریکی ارسال شده از عضلات اصلی تنفسی کودک است تا اطمینان حاصل شود که کودک در حال تلاش برای نفس کشیدن است، به طوری که ونتیلاتور ممکن است از تلاشهای خود کودک حمایت کند. هماهنگسازی تلاش نوزاد با فعالیت ونتیلاتور ممکن است نیاز به فشار مورد نیاز، همچنین آسیب به ریهها را کاهش دهد. استفاده از مکانیسمهای کنترل کننده تنفس خود کودک میتواند نوسانات سطوح دیاکسید کربن را در خون و تغییرات جریان خون را به مغز نیز کاهش دهد.
ویژگیهای مطالعه: حین جستوجو در منابع علمی که تا مارچ 2017 تکمیل شد، یک مطالعه تصادفیسازی و کنترل شده را یافتیم که معیارهای ورود را به این مرور داشت.
نتایج کلیدی: ما یک مطالعه مناسب را یافتیم که برای ارزیابی استفاده از NAVA در ارائه حمایت تنفسی نوزاد انجام شد. این مطالعه هیچ اختلاف معنیداری را در پیامدهای مطلوب بین NAVA و ونتیلاسیون تحریک شده توسط بیمار، محدود به فشار، وابسته به زمان گزارش نکرد. انجام مطالعات خوب طراحی شده برای ارزیابی بیشتر نقش این تکنیک بالقوه حساس در حمایت تنفسی برای جمعیت نوزادان مورد نیاز هستند.
خطرات و منافع NAVA در مقایسه با دیگر انواع ونتیلاسیون برای استفاده در نوزادان غیر-قطعی هستند. کارآزماییهایی با طراحی خوب برای ارزیابی این شکل جدید از ونتیلاسیون تحریک شده مورد نیاز هستند.
هماهنگی موثر برای تلاش تنفسی نوزاد با ونتیلاسیون مکانیکی ممکن است موجب تبادل گاز کافی در فشارهای پائینتر پیک راه هوایی شود، بهطوری که میتواند منجر به کاهش باروتروما (barotrauma) و والوتروما (volutrauma) و پیشرفت نشت هوا و دیسپلازی برونکوپولمونری (bronchopulmonary dysplasia) شود. استفاده از ونتیلاسیون کمکتهویهای تنظیمشونده بر اساس سیستم عصبی (neurally adjusted ventilatory assist ventilation; NAVA)، حمایت تنفسی پس از تشخیص یک سیگنال الکتریکی از عضله دیافراگم آغاز شده و فشار به صورت متناسب و همزمان با فعالیت الکتریکی دیافراگم (electrical activity of the diaphragm; EADi) ارائه میشود. در مقایسه با سایر روشهای ونتیلاسیون با محرک، این روش ممکن است مزایایی را در بهبود هماهنگسازی فراهم کند.
اهداف اولیه
• تعیین اینکه NAVA، هنگامی که به عنوان یک روش (الگوی) ونتیلاسیون اولیه یا نجات استفاده میشود، موجب کاهش میزان دیسپلازی برونکوپولمونری یا مرگ نوزادان ترم و پرهترم تازه متولد شده در مقایسه با سایر انواع ونتیلاسیون تحریک شده میشود یا خیر
• ارزیابی ایمنی NAVA با تعیین این که منجر به خطر خونریزی داخل بطنی (intraventricular haemorrhage; IVH) بیشتر، لوکومالاسی پریونتریکولار (لوکومالاسی پیرامون بطنی) (periventricular leukomalacia)، یا نشت هوا در مقایسه با سایر انواع ونتیلاسیون با محرک میشود یا خیر
اهداف ثانویه
• تعیین منافع تغییر NAVA بر اساس سن حاملگی (ترم یا پرهترم)
• تعیین اینکه پیامدهای کارآزماییهای متقاطع که در طول دو هفته اول زندگی انجام شدهاند، شامل نیاز به حداکثر فشار، اپیزودهای هیپوکربی (hypocarbia) یا هیپرکربی (hypercarbia)، شاخص اکسیژن، و کار تنفس بودهاند یا خیر
جستوجو را در پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL) در کتابخانه کاکرین (the Cohrane Library)؛ MEDLINE از طریق Ovid SP (ژانویه 1966 تا مارچ 2017)؛ Embase از طریق Ovid SP (ژانویه 1980 تا مارچ 2017)؛ Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature (CINAHL) از طریق EBSCO host (1982 تا مارچ 2017)؛ و Web of Science (1985 تا 2017) انجام دادیم. چکیده نشستهای سالانه Pediatric Academic Societies (PAS) (2000 تا 2016)؛ نشست European Society of Pediatric Research (منتشر شده در Pediatric Research)؛ و نشستهای Perinatal Society of Australia and New Zealand (PSANZ) (2005 تا 2016) را جستوجو کردیم. همچنین بانکهای اطلاعاتی کارآزماییهای بالینی را تا مارچ 2017 جستوجو کردیم.
ما کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی و شبه-تصادفیسازیشده را وارد کردیم که شامل کارآزماییهای متقاطع برای مقایسه NAVA با دیگر مدهای ونتیلاسیون تحریک شده (ونتیلاسیون با کمک کنترل (assist control ventilation; ACV)، ونتیلاسیون اجباری متناوب هماهنگسازی شده (synchronous intermittent mandatory ventilatio) همراه با حمایت فشاری (pressure support) (SIMV ± PS)، ونتیلاسیون با حمایت فشار (pressure support ventilation; PSV)، یا ونتیلاسیون با کمک متناسب (proportional assist ventilation; PAV) مورد استفاده در نوزادان بودند.
پیامدهای اولیه مورد نظر از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده عبارت بودند از مورتالیتی به هر علتی، دیسپلازی برونکوپولمونری (BPD؛ به صورت نیاز به دریافت اکسیژن در 28 روزگی تعریف شد)، و یک پیامد ترکیبی از مورتالیتی به هر علتی یا BPD. پیامدهای ثانویه عبارت بودند از مدت زمان استفاده از ونتیلاسیون مکانیکی، بروز نشت هوا، بروز IVH یا لوکومالاسی پریونتریکولار (لوکومالاسی پیرامون بطنی) (periventricular leukomalacia; PVL)، و بقای نوزاد همراه با نیاز به دریافت اکسیژن در سن جنینی 36 هفته پس از قاعدگی.
پیامدهای مورد نظر حاصل از کارآزماییها متقاطع عبارت بودند از حداکثر کسر اکسیژن تنفس شده، میانگین حداکثر فشار تنفسی، اپیزودهای هیپوکربی، و اپیزودهای هیپرکربی که در طول دوره هر بازوی کارآزماییهای متقاطع اندازهگیری شد. ما به دنبال ارزیابی عمل تنفس؛ شاخص اکسیژناسیون (oxygenation index)، و عدم هماهنگی توراکو-ابدومینال (thoraco-abdominal asynchrony) در پایان دوره زمانی هر بازوی مطالعه متقاطع بودیم.
یک مطالعه تصادفیسازی و کنترل شده را برای مقایسه NAVA در برابر ونتیلاسیون تحریک شده توسط بیمار، محدود به فشار، وابسته به زمان انتخاب کردیم. این تحقیق در مورد مدت زمان استفاده از ونتیلاسیون مکانیکی و میزان BPD، پنوموتوراکس یا IVH تفاوت معنیداری را نشان نداد.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.