عود درد قفسه سینه در غیاب بیماری عروق کرونر یک مشکل رایج و دشوار برای درمان است، که گاهی اوقات منجر به استفاده بیش از حد از مراقبتهای پزشکی میشود. تعداد قابلتوجهی از بیماران با ارزیابی منفی پزشکی، ارائه گزارش از درد پایدار و محدودیتها، اطمینان نمییابند. به نظر میرسد که عوامل روانشناختی در درمان این وضعیت مهم هستند. این مرور کاکرین شامل تمام مطالعات رواندرمانی برای درد غیر-قلبی قفسه سینه بود. هفده کارآزمایی معیارهای ورود را داشته، و در مجموع 1006 شرکتکننده را وارد کردند. این مرور نشان داد که درمانهای شناختی-رفتاری احتمالا در کوتاه-مدت، برای درمان درد غیر-قلبی قفسه سینه موثر (از نظر کاهش فراوانی بروز درد قفسه سینه) هستند. وقوع هیچ عارضه جانبی ناشی از رواندرمانی گزارش نشد. هیپنوتیزم-درمانی نیز یک گزینه احتمالی است. یکی از محدودیتهای این مرور، تنوع بالای مطالعات گنجانده شده است، که در طیف وسیعی از معیارهای پیامد منعکس شده، اگرچه بهطور کلی سطح خطر سوگیری نسبتا پائین بود.
این مرور کاکرین مزیت نسبتا کم تا متوسطی را برای مداخلات روانشناختی، بهویژه مداخلاتی که از چارچوب شناختی-رفتاری استفاده میکنند، نشان میدهد، که تا حد زیادی به سه ماه اول پس از مداخله محدود شد. هیپنوتیزم-درمانی نیز یک گزینه احتمالی است. با این حال، به دلیل ناهمگونی زیاد در بسیاری از نتایج و تعداد اندک شرکتکنندگان در مطالعات فردی، این نتیجهگیریها محدود شدند. شواهد برای دیگر مداخلات کوتاه-مدت کمتر واضح بود. انجام RCTهای بیشتری از مداخلات روانشناختی برای NSCP با دورههای پیگیری حداقل 12 ماه مورد نیاز است.
عود درد قفسه سینه در غیاب بیماری عروق کرونر یک مشکل رایج است که گاهی اوقات منجر به استفاده بیش از حد از مراقبتهای پزشکی میشود. اگرچه مطالعات بسیاری علل درد را در این بیماران بررسی کردهاند، تعداد کمی از کارآزماییهای بالینی به ارزیابی درمان آن پرداختهاند. این یک بهروزرسانی از یک مرور کاکرین است که برای نخستینبار در سال 2005 منتشر، و آخرینبار در سال 2010 بهروز شد. مطالعات بررسی شده در این مقاله بینشی را پیرامون اثربخشی مداخلات روانشناختی برای این گروه از بیماران ارائه میدهد.
ارزیابی تاثیرات مداخلات روانشناختی بر درد قفسه سینه، کیفیت زندگی و پارامترهای روانی در افراد مبتلا به درد غیر-اختصاصی قفسه سینه.
به جستوجو در کتابخانه کاکرین (CENTRAL، شماره 4 از 12، 2014 و DARE شماره 2 از 4، 2014)، MEDLINE (OVID؛ 1966 تا هفته 4 اپریل 2014)، EMBASE (OVID؛ 1980 تا هفته 18 سال 2014)، CINAHL (EBSCO؛ 1982 تا اپریل 2014)، PsycINFO (OVID؛ 1887 تا هفته 5 اپریل 2014)، و BIOSIS Previews (Web of Knowledge؛ 1969 تا 2 می 2014) پرداختیم. همچنین فهرستهای استناد را جستوجو کرده و با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) با متدولوژی استاندارد شده پیامد که هر نوع رواندرمانی را برای مدیریت بالینی درد قفسه سینه با آناتومی طبیعی تست کردند. تشخیصها شامل درد غیر-اختصاصی قفسه سینه (non-specific chest pain; NSCP)، درد غیر-معمول قفسه سینه، سندرم X یا درد قفسه سینه با آناتومی طبیعی عروق کرونر (بیماران بستری یا سرپایی) بودند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم مطالعات را برای ورود انتخاب کرده، دادهها را استخراج و کیفیت مطالعات را ارزیابی کردند. برای دستیابی به اطلاعات بیشتر پیرامون RCTهای وارد شده، با نویسندگان کارآزمایی تماس گرفتیم.
دو مقاله جدید را اضافه کردیم، که یکی از آنها بهروز شده مطالعه وارد شده قبلی بود. بنابراین، در مجموع 17 RCT با 1006 شرکتکننده تصادفیسازی شده معیارهای ورود را داشتند، با یک مطالعه جدید که 113 شرکتکننده دیگر را مشارکت داد. کاهش قابلتوجهی در گزارشهای درد قفسه سینه طی سه ماه نخست پس از مداخله مشاهده شد: اثرات تصادفی نسبت خطر (relative risk) = 0.70؛ (95% CI؛ 0.53 تا 0.92). این تاثیر از سه تا نه ماه پس از اعمال مداخله حفظ شد: نسبت خطر = 0.59؛ (95% CI؛ 0.45 تا 0.76). همچنین افزایش قابلتوجهی در تعداد روزهای بدون درد قفسه سینه تا سه ماه پس از مداخله دیده شد: تفاوت میانگین (MD): 3.00؛ (95% CI؛ 0.23 تا 5.77). این پیامد با کاهش فراوانی درد قفسه سینه همراه بود (اثرات تصادفی MD؛ 2.26-؛ 95% CI؛ 4.41- تا 0.12-) اما شواهدی مبنی بر تاثیر درمان بر فراوانی درد قفسه سینه از سه تا دوازده ماه به دست نیامد (اثرات تصادفی MD؛ 0.81-؛ 95% CI؛ 2.35- تا 0.74). تا سه ماه پس از اعمال مداخله، تاثیری بر شدت درد مشاهده نشد (اثرات تصادفی MD؛ 4.64- (95% CI؛ 12.18- تا 2.89). با توجه به ماهیت مداخلات اصلی مورد نظر، کورسازی درمانگران در مورد اینکه شرکتکننده در بازوی مداخله وارد شد یا کنترل، غیر-ممکن بود. علاوه بر این، در سه مطالعه، به دلیل مسائل مربوط به کسب رضایت کاملا آگاهانه، کورسازی شرکتکنندگان به صراحت توسط کمیته اخلاق محلی ممنوع شد. همه مطالعات در معرض خطر بالای سوگیری (bias) عملکرد قرار داشتند. علاوه بر این، به نظر میرسید سه مطالعه با خطر بالای سوگیری پیامد مواجه هستند. بهطور کلی، خطر پائین سوگیری در حوزههای دیگر دیده شد. با این حال، ناهمگونی بالایی وجود داشت و در تفسیر این نتایج احتیاط لازم است. وجود تنوع گسترده در معیارهای پیامد ثانویه، ادغام یافتههای مطالعات را دشوار میکند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.