در حالی که زنان جوانتر مبتلا به سرطان پستان در مراحل اولیه و حساس به استروژن تقریبا همیشه با جراحی و هورمون درمانی (که سرطان را از محرک هورمونی که باعث رشد آن میشود، محروم میکند) درمان میشوند، به زنان بالای 70 سال اغلب فقط هورمون درمانی پیشنهاد میشود. این روش به عنوان هورمون درمانی اولیه (primary endocrine therapy) شناخته میشود.
هورمون درمانی اولیه با استفاده از تاموکسیفن (tamoxifen) (دارویی که گیرندههای استروژن روی سلول سرطانی را مسدود کرده، و رشد آن را مهار میکند) برای نخستینبار در دهه 1980 به عنوان درمانی برای زنان مسن پیشنهاد شد. تاموکسیفن بدون جراحی، رادیوتراپی یا شیمیدرمانی، بر این اساس تجویز شد که زنان مسنتر احتمال بیشتری برای ابتلا به سرطانهایی با گیرندههای استروژن دارند و بنابراین به خوبی به درمان پاسخ میدهند. علاوه بر این، به دلیل دیگر مسائل سلامت موجود، آنها برای جراحی بزرگ، کمتر مناسب بودند. با این حال، تومور اغلب فقط بین 18 و 24 ماه به این درمان پاسخ میدهد، و آن دسته از زنانی که عود بیماری دارند، باید هورمونی درمان اضافی را در نظر بگیرند یا در سنین بالاتر جراحی یا رادیوتراپی را انتخاب کنند. دادههای بلندمدت نشان میدهند که، در 12 سال پیگیری، زنان مسن که فقط با تاموکسیفن اولیه درمان شدند، نسبت به زنانی که تحت جراحی قرار گرفتند، دچار پیشرفت سرطان شدند.
ما این مرور را برای ارزیابی شواهد مربوط به اثربخشی بالینی جراحی (با یا بدون هورمون درمانی) در مقایسه با هورمون درمانی اولیه در درمان سرطان پستان قابل جراحی در زنان 70 سال و بالاتر انجام دادیم. بر اساس نتایج هفت کارآزمایی و تخمین وقوع 1081 مورد مرگومیر در 1571 زن، نتایج این مرور هیچ فایدهای را در رابطه با بقای (survival) بیمار برای جراحی یا هورمون درمانی اولیه نشان نداد. با این حال، زنانی که تحت جراحی قرار گرفتند، نسبت به زنان دریافتکننده هورمون درمانی اولیه، کمتر احتمال عود تومور داشتند.
نویسندگان به این نتیجه رسیدند که جراحی، سرطان پستان را بهتر از تاموکسیفن به تنهایی در زنان مسن کنترل میکند، اما طول عمر را افزایش نمیدهد. هر دو مداخله با عوارض جانبی همراه بودند. عوارض جانبی مرتبط با تاموکسیفن شامل گرگرفتگی، بثورات پوستی، ترشحات واژن، سوء هاضمه، درد پستان، خوابآلودگی، سردرد، سرگیجه، خارش، ریزش مو، سیستیت، ترومبوفلبیت حاد، و تهوع، بودند. عوارض جانبی مربوط به جراحی شامل سوزنسوزن شدن یا بیحسی در بازوی سمت جراحی، و مشکلات روانیاجتماعی بودند. بر این اساس، هورمون درمانی اولیه فقط باید به زنان مبتلا به تومورهای گیرنده استروژن (ER)-مثبت ارائه شود که مناسب جراحی نبوده یا از آن امتناع میکنند. برای ارزیابی اثربخشی بالینی دیگر عوامل دارویی مانند مهارکنندههای آروماتاز برای استفاده به عنوان هورمون درمانی اولیه در جمعیت مسن ناتوان با تومورهای ER-مثبت، به کارآزماییهای بیشتری نیاز داریم.
هورمون درمانی اولیه فقط باید برای زنان دارای تومورهای گیرنده استروژن (oestrogen receptor; ER)-مثبت ارائه شود که برای جراحی مناسب نیستند، یا در صورت انجام جراحی در معرض خطر عوارض جدی جراحی یا بیهوشی قرار گرفته، یا از جراحی امتناع میکنند. در گروهی از زنان مبتلا به بیماریهای همراه قابل توجه و تومورهای ER-مثبت، ممکن است هورمون درمانی اولیه یک گزینه برتر نسبت به جراحی باشد. برای ارزیابی اثربخشی بالینی مهارکنندههای آروماتاز (aromatase inhibitors) به عنوان درمان اولیه در جمعیت مسنتر ناتوان و مبتلا به تومورهای ER-مثبت، انجام کارآزماییهای بیشتری مورد نیاز است.
چندین مطالعه اثربخشی بالینی هورمون درمانی تنها را در زنان 70 سال یا بالاتر مبتلا به سرطان پستان قابل جراحی و مناسب برای جراحی ارزیابی کردهاند.
مرور سیستماتیک شواهد مربوط به اثربخشی بالینی جراحی (با یا بدون هورمون درمانی کمکی) در مقایسه با هورمون درمانی اولیه در درمان سرطان پستان قابل جراحی در زنان بالای 70 سال، هم از نظر پیشرفت موضعی و هم از نظر مرگومیر.
یک جستوجوی بهروز شده را در پایگاه ثبت تخصصی گروه سرطان پستان در کاکرین (27 مارچ 2013) و جستوجوهای جدید را در پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (CENTRAL؛ 2013، شماره 3)، MEDLINE؛ EMBASE، پلتفرم بینالمللی پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت ( apps.who.int/trialsearch ) و www.clinicaltrials.gov ، با استفاده از عبارات جستوجوی «سرطان پستان اولیه»، «هورمون درمانی»، «روانیاجتماعی» یا «جراحی»، انجام دادیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی شده که جراحی را، با یا بدون هورمون درمانی کمکی، با هورمون درمانی اولیه در مدیریت بالینی زنان 70 سال یا بالاتر مبتلا به سرطان پستان اولیه و مناسب برای جراحی، مقایسه کردند.
ما مطالعات را از نظر واجد شرایط بودن و کیفیت ارزیابی کرده، و دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم دادهها را از کارآزماییهای منتشرشده استخراج کردند. در صورت امکان، نسبتهای خطر (HRs) را برای پیامدهای زمان-تا-رویداد (time-to-event) به دست آورده، و از مدل اثر-ثابت (fixed-effect models) برای متاآنالیز استفاده کردیم. دادههای مربوط به سمیّت و کیفیت زندگی، در صورت وجود، استخراج شدند. در جایی که دادههای پیامد در دسترس نبود، با محققان کارآزمایی تماس گرفته و دادههای منتشرنشده را درخواست کردیم.
ما هفت کارآزمایی واجد شرایط را شناسایی کردیم، که شش مورد دادههای زمان-تا-رویداد را منتشر کرده و یک کارآزمایی فقط به صورت چکیده و بدون داده قابل استفاده منتشر شد. سطح کیفیت پنهانسازی تخصیص (allocation concealment) در سه مطالعه مناسب بوده و در بقیه موارد نامشخص بود. در هر مورد، هورمون درمانی مورد استفاده، تاموکسیفن (tamoxifen) بود.
دادهها، بر اساس تخمین 1081 مورد مرگومیر در 1571 زن، تفاوت آماری معنیداری را به نفع جراحی یا درمان هورمون درمانی اولیه در رابطه با بقای کلی (overall survival; OS) نشان ندادند. با این حال، تفاوت آماری معنیداری از نظر بقای بدون پیشرفت بیماری وجود داشت که به نفع جراحی با (474 شرکتکننده) یا بدون هورمون درمانی (164 شرکتکننده) بود.
نسبتهای خطر (HRs) برای بقای کلی عبارت بودند از: HR: 0.98؛ (95% فاصله اطمینان (CI): 0.81 تا 1.20، P = 0.85؛ 3 کارآزمایی، 495 شرکتکننده) برای فقط جراحی در مقابل هورمون درمانی اولیه؛ HR: 0.86؛ (95% CI؛ 0.73 تا 1.00، P = 0.06؛ 3 کارآزمایی، 1076 شرکتکننده) برای جراحی به همراه هورمون درمانی در مقابل هورمون درمانی اولیه. HR برای بقای بدون پیشرفت بیماری به شرح زیر بود: HR: 0.55؛ (95% CI؛ 0.39 تا 0.77، P = 0.0006) برای فقط جراحی در مقابل هورمون درمانی اولیه؛ HR: 0.65؛ (95% CI؛ 0.53 تا 0.81، P = 0.0001) برای جراحی به علاوه هورمون درمانی در مقابل هورمون درمانی اولیه (هر مقایسه فقط بر اساس یک کارآزمایی بود). عوارض جانبی مرتبط با تاموکسیفن شامل گرگرفتگی، بثورات پوستی، ترشحات واژن، سوء هاضمه، درد پستان، خوابآلودگی، سردرد، سرگیجه، خارش، ریزش مو، سیستیت، ترومبوفلبیت حاد، و تهوع، بودند. عوارض جانبی مربوط به جراحی عبارت بودند از پارستزی روی بازوی همان طرف جراحیشده و دیواره جانبی قفسه پستان در افرادی که پاکسازی غدد لنفاوی زیر بغل داشتند. یک مطالعه نشان داد که افراد تحت جراحی، در سه ماه پس از جراحی از عوارض روانیاجتماعی بیشتری رنج بردند، اگرچه این تفاوت تا دو سال از بین رفت.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.