استعمال سیگار عامل خطر حملات قلبی است و ترک آن برای بیماران پس از حمله قلبی توصیه میشود. مداخلات روانیاجتماعی ترک سیگار مانند ارائه مشاوره، اگر بیش از یک ماه انجام شوند، میتوانند به چنین بیمارانی کمک کنند تا سیگار را ترک کنند. مداخلات روانیاجتماعی میتوانند به چنین بیمارانی کمک کنند تا ظرف 6 ماه سیگار را ترک کنند، اما مطالعات در مورد تاثیرات طولانیمدت، از یافتههای مفید کوتاهمدت حمایت نکردند. اکثر کارآزماییها از ترکیبی از استراتژیهای مختلف مداخله استفاده کردند، بنابراین هیچ استراتژی واحدی، برتری اثربخشی خود را نشان نداد.
مداخلات روانیاجتماعی ترک سیگار در ترویج پرهیز از آن تا 1 سال موثر هستند، مشروط بر اینکه طول دره کافی داشته باشند. پس از یک سال، مطالعات تاثیرات مطلوب مداخله ترک سیگار را نشان دادند، اما مطالعات بیشتری از جمله آنالیزهای مقرون به صرفه بودن آنها مورد نیاز است. مطالعات بیشتر همچنین باید مزیت بیشتر یک استراتژی مداخله روانیاجتماعی را برای درمان دارویی (مثلا درمان جایگزینی نیکوتین) در مقایسه با درمان دارویی به تنهایی آنالیز کرده و پیامدهای اقتصادی را بررسی کنند.
این یک نسخه بهروز شده از یک مطالعه مروری کاکرین است که پیش از این در سال 2008 منتشر شد. استعمال دخانیات خطر ابتلا به تصلب شرایین (atherosclerosis) و حوادث ترومبوتیک حاد را افزایش میدهد. ترک سیگار بهطور بالقوه موثرترین اقدام پیشگیرانه ثانویه است و پیشآگهی را پس از یک رویداد قلبی بهبود میبخشد، اما بیش از نیمی از بیماران به سیگار کشیدن ادامه میدهند، و بهبود کمکهای ترک آن ضروری است.
این مرور با هدف بررسی اثربخشی مداخلات روانیاجتماعی برای ترک سیگار در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب در کوتاهمدت (پیگیری 6 تا 12 ماه) و طولانیمدت (بیش از 12 ماه) انجام شد. تعدیلکننده تاثیرات درمان (یعنی انواع مداخله، دوز درمان، معیارهای روششناسی (methodology)) برای طبقهبندی استفاده شدند.
پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترلشده کاکرین (نسخه 12، 2012)؛ MEDLINE؛ EMBASE؛ PsycINFO و PSYNDEX از ابتدای بانک اطلاعاتی تا ژانویه 2013 جستوجو شدند. این مطالعه، بهروزرسانی جستوجوی اولیه در سال 2003 است. نتایج، با بررسی متقاطع منابع، و جستوجوهای دستی در مجلات منتخب و مرورهای سیستماتیک تکمیل شدند. هیچ محدودیتی از نظر زبان نگارش مقاله اعمال نشد.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (randomised controlled trials; RCTs) در بیماران مبتلا به CHD با حداقل 6 ماه دوره پیگیری.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم واجد شرایط بودن کارآزمایی و خطر سوگیری (bias) آنها را مورد بررسی قرار دادند. نرخ پرهیز از سیگار کشیدن بر اساس آنالیز قصد درمان (intention to treat)، در صورت امکان، یا اگر نه، فقط بر اساس نتایج آنالیز کاملتر محاسبه شد. زیرگروههای استراتژیهای مداخله خاص بهطور جداگانه مورد آنالیز قرار گرفتند. تاثیر کیفیت مطالعه بر اثربخشی مداخله، در آنالیز تعدیلکننده بررسی شد. خطر نسبی (RR) با 95% فاصله اطمینان (CI)، با استفاده از منتل-هنزل (Mantel-Haenszel) و مدل اثرات تصادفی (random-effects model)، ادغام شدند.
ما در مجموع 40 RCT را پیدا کردیم که معیارهای ورود را داشتند (21 کارآزمایی در این بهروزرسانی جدید بودند، 5 کارآزمایی جدید به نتایج طولانیمدت (بیش از 12 ماه) کمک کردند). مداخلات شامل رویکردهای رفتاری درمانی، پشتیبانی تلفنی و مواد خود-یاری (self-help) بوده و بر ترک سیگار به تنهایی متمرکز بودند یا به چندین عامل خطر (مانند چاقی، عدم تحرک و سیگار کشیدن) پرداختند. کارآزماییها عمدتا شامل بیماران مرد مسنتر مبتلا به CHD، عمدتا انفارکتوس میوکارد (MI)، بودند. پس از انتخاب اولیه مطالعات، سه کارآزمایی با تاثیرات بزرگ غیرقابل قبول RR > 5 که به ایجاد ناهمگونی (heterogeneity) قابل توجهی کمک کردند، حذف شدند. بهطور کلی تاثیر مثبت مداخلات بر پرهیز از سیگار کشیدن پس از 6 تا 12 ماه دیده شد (خطر نسبی (RR): 1.22؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.13 تا 1.32، I² = 54%؛ نرخ پرهیز در گروه درمان = 46%، نرخ پرهیز در گروه کنترل: 37.4%)، اما ناهمگونی میان کارآزماییها قابل توجه بود. مطالعات دارای ارزیابی معتبر وضعیت سیگار کشیدن در مرحله پیگیری، کارآیی مشابهی (RR: 1.22؛ 95% CI؛ 1.07 تا 1.39) با کارآزماییهای غیرمعتبر (RR: 1.23؛ 95% CI؛ 1.12 تا 1.35) داشتند. مطالعات بر اساس استراتژی مداخله و شدت مداخله طبقهبندی شدند. خوشهبندی (cluster) ناهمگونی را کاهش داد، اگرچه بسیاری از کارآزماییها از بیش از یک نوع مداخله استفاده کردند. RRها برای استراتژیهای مختلف مشابه بودند (درمانهای رفتاری: RR: 1.23؛ 95% CI؛ 1.12 تا 1.34، I² = 40%؛ پشتیبانی تلفنی: RR: 1.21؛ 95% CI؛ 1.12 تا 1.30، I² = 44%؛ خود-یاری: RR: 1.22؛ 95% CI؛ 1.12 تا 1.33، I² = 40%). مداخلات شدیدتر (تماس اولیه به همراه پیگیری در طول یک ماه) نرخ ترک سیگار را افزایش دادند (RR: 1.28؛ 95% CI؛ 1.17 تا 1.40، I² = 58%) در حالی که مداخلات خلاصه (brief intervention) (یک تماس اولیه منفرد که کمتر از یک ساعت طول کشید و بدون پیگیری، یک یا چند تماس در مجموع بیش از یک ساعت بدون پیگیری یا هرگونه تماس اولیه به علاوه پیگیری کمتر از یک ماه) موثر به نظر نرسیدند (RR: 1.01؛ 95% CI؛ 0.91 تا 1.12، I² = 0%). هفت کارآزمایی پیگیری طولانیمدت (بیش از 12 ماه) داشتند، و هیچ فایدهای را نشان ندادند. عوارض جانبی در کارآزماییها گزارش نشدند. این یافتهها مبتنی بر مطالعاتی هستند که خطر سوگیری انتخاب (selection bias) نسبتا پائینی دارند، اما با خطر بالای سوگیری تشخیص (detection bias) (یعنی ارزیابی کورسازی نشده یا غیرمعتبر از وضعیت سیگار کشیدن) روبهرو هستند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.