موضوع چیست و چرا مهم است؟
اگرچه تهوع و استفراغ شدید در بارداری (استفراغ شدید در دوران بارداری (hyperemesis gravidarum)) به ندرت باعث مرگومیر میشود، یکی از علل مهم بیماری-سلامت با پیامدهای عاطفی، جسمی و اقتصادی است. زنان ممکن است نیاز به درمان در بیمارستان داشته و قادر به انجام کار نباشند و گاهی اوقات باعث عوارض بارداری و پیامدهای نامطلوب برای نوزادان مانند وزن پائین هنگام تولد میشود. بسیاری از درمانهای دارویی، مکمل و جایگزین در دسترس هستند و هدف این مرور بررسی اثربخشی و بیخطری مداخلات برای درمان استفراغ شدید در دوران بارداری بود.
ما به چه شواهدی دست یافتیم؟
بیست و پنج کارآزمایی (شامل 2052 زن) در این مرور گنجانده شدند که به بررسی 18 مقایسه مختلفی پرداختند که طیف وسیعی را از مداخلات شامل طب فشاری/طب سوزنی، مراقبتهای سرپایی، مایعات داخل وریدی و داروهای شایع ضد بیماری متفاوت پوشش دادند. کیفیت مطالعات وارد شده مختلط بوده و برای اکثر پیامدها، یافتهها از مطالعات منفرد با تعداد کم زنان شرکتکننده به دست آمدند و شواهد دارای کیفیت پائین یا بسیار پائین ارزیابی شدند. یافتههایی را برای مقایسههای مهم انتخاب شده در زیر شرح دادهایم، مقایسههای باقیمانده به تفصیل در متن اصلی توضیح داده میشوند.
شواهد بارزی مبنی بر تفاوت میان طب سوزنی و دارونما برای برطرف کردن نشانههای اضطراب یا افسردگی، سقط خودبهخودی جنین، زایمان زودرس یا مرگومیر پریناتال وجود نداشت.
شواهد کافی برای شناسایی تفاوتهای بارز میان طب سوزنی و متوکلوپرامید (metoclopramide) (داروی ضد تهوع) از نظر کاهش یا توقف تهوع یا استفراغ به دست نیامد.
طول دوره بستری در زنانی که ویتامین B6 مصرف کردند در مقایسه با دارونما کمی طولانیتر بود، اما هیچ شواهد بارزی مبنی بر وجود تفاوت در دیگر پیامدها از جمله میانگین تعداد اپیزودهای استفراغ، نرخ بستری مجدد در بیمارستان یا عوارض جانبی وجود نداشت.
مقایسه میان دو داروی ضد تهوع، متوکلوپرامید و اندانسترون (ondansetron)، تفاوت بارزی را از نظر شدت تهوع یا استفراغ نشان نداد، اما زنان بیشتری که متوکلوپرامید مصرف کردند از خوابآلودگی و خشکی دهان شکایت داشتند. در مطالعهای که متوکلوپرامید را با پرومتازین (promethazine) مقایسه کرد، زنان بیشتری که پرومتازین مصرف کردند، خوابآلودگی و سرگیجه را گزارش کردند، اما هیچ تفاوت بارزی میان گروهها برای دیگر پیامدهای مهم از جمله کیفیت زندگی و دیگر عوارض جانبی وجود نداشت. در مطالعهای که به بررسی اندانسترون در برابر پرومتازین پرداخت، زنان مدت زمان مشابهی را در بیمارستان سپری کردند، اما تسکینبخشی با پرومتازین افزایش یافت.
در مورد کورتیکواستروئیدها، تفاوتی در تعداد روزهای بستری در بیمارستان نسبت به دارونما وجود نداشت، اما نرخ بستری مجدد کاهش یافت. شواهد کافی برای شناسایی تفاوتهای میان گروهها از نظر دیگر پیامدهای مهم از جمله عوارض بارداری، سقط خودبهخودی جنین، مردهزایی و ناهنجاریهای مادرزادی، زایمان زودرس و عوارض جانبی، وجود نداشت.
در مطالعهای که هیدروکورتیزون (hydrocortisone) (یک کورتیکواستروئید) را با متوکلوپرامید مقایسه کرد، هیچ دادهای برای پیامدهای اولیه در دسترس نبود، اما تفاوتی در نرخ بستری مجدد در بیمارستان دیده نشد.
در مطالعهای که پرومتازین و پردنیزولون (prednisolone) (یک کورتیکواستروئید) را مقایسه کرد، میزان تهوع در افرادی که پردنیزولون دریافت کردند در 48 ساعت افزایش یافت، اما در 17 روز افزایش نیافت. تفاوت بارزی در تعداد اپیزودهای استفراغ وجود نداشت. شواهد کافی برای تشخیص تفاوت میان گروهها از لحاظ مردهزایی و مرگومیر نوزادی و زایمان زودرس وجود نداشت.
این یافتهها به چه معنا هستند؟
با توجه به اینکه شواهد کمی برای حمایت از برتری یک مداخله بر دیگری در درمان استفراغ بیش از حد وجود دارد، انجام کارآزماییهای کنترل شده بزرگتری در مورد ارزیابی این درمانها مورد نیاز است. باید پژوهشهای بیشتری برای مقایسه عوارض جانبی و بیخطری و همچنین هزینهها و مزایای اقتصادی این مداخلات انجام شوند تا به انتخاب درمان بهینه کمک شود.
گزارش در مورد پیامدهای نامطلوب مادر و نوزاد محدود بود و هیچ مطالعهای را در مورد مداخلات غذایی یا دیگر مداخلات سبک زندگی نیافتیم.
بر اساس این مرور، شواهدی اندک با کیفیت بالا و همسو و سازگار وجود دارد که از هر مداخلهای حمایت میکند، و هنگام تصمیمگیری به منظور مدیریت شرایط این موضوع باید در نظر گرفته شود. همچنین گزارشهای بسیار محدودی در مورد تاثیر اقتصادی استفراغ شدید در دوران بارداری و تاثیری که مداخلات ممکن است داشته باشند، وجود داشت.
محدودیتها در تفسیر نتایج مطالعات وارد شده، اهمیت سازگاری در تعریف استفراغ شدید در دوران بارداری، استفاده از معیارهای معتبر پیامد و نیاز به انجام کارآزماییهای بزرگتر کنترل شده با دارونما را برجسته میکند.
استفراغ شدید در دوران بارداری (hyperemesis gravidarum)، نوع شدیدی از تهوع و استفراغ حین بارداری است که 0.3% تا 1.0% از بارداریها را تحت تاثیر قرار میدهد و یکی از شایعترین اندیکاسیونها برای بستری شدن در بیمارستان در دوران بارداری است. در حالی که مرور قبلی کاکرین مداخلاتی را برای درمان تهوع و استفراغ در دوران بارداری بررسی کرد، هنوز مروری برای بررسی مداخلات در مدیریت بالینی وضعیت شدیدتر استفراغ در این دوران وجود ندارد.
ارزیابی اثربخشی و بیخطری (safety) همه مداخلات در مدیریت بالینی استفراغ شدید در دوران بارداری تا هفته 20 بارداری.
پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه بارداری و زایمان در کاکرین، پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه پزشکی مکمل در کاکرین (Cochrane Complementary Medicine Field) (20 دسامبر 2015) و فهرست منابع مطالعات بازیابی شده را جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده درباره هر گونه مداخله در مدیریت بالینی استفراغ شدید در دوران بارداری. کارآزماییهای شبه-تصادفیسازی شده و کارآزماییهایی که از طراحی متقاطع (cross-over) استفاده کردند، برای ورود به این مرور واجد شرایط نبودند.
کارآزماییهایی را با موضوع تهوع و استفراغ بارداری که بهطور خاص وضعیت شدیدتر استفراغ بارداری را مطالعه نکردند، حذف کردیم.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم واجد شرایط بودن کارآزماییها را مرور کرده، دادهها را استخراج کرده و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. صحت (accuracy) دادهها بررسی شد.
بیست و پنج کارآزمایی (شامل 2052 زن) معیارهای ورود را داشتند اما اکثریت 18 مقایسه مختلف توصیف شده در مرور، شامل دادههایی از مطالعات منفرد با تعداد کمی شرکتکننده بود. این مقایسهها طیف وسیعی را از مداخلات از جمله طب فشاری/طب سوزنی (acupressure/acupuncture)، مراقبتهای سرپایی، مایعات داخل وریدی، و مداخلات دارویی مختلف پوشش دادند. کیفیت روششناسی (methodology) مطالعات وارد شده متغیر بود. برای مقایسهها و پیامدهای مهم انتخاب شده، کیفیت شواهد را درجهبندی کرده و جداول «خلاصهای از یافتهها» را ایجاد کردیم. کیفیت شواهد برای اکثر پیامدها، به دلیل عدم دقت تخمین اثرگذاری، عمدتا در سطح پائین یا بسیار پائین ارزیابی شد. مقایسههای موجود در جداول «خلاصهای از یافتهها» در زیر توضیح داده شد، مقایسههای باقیمانده به تفصیل در متن اصلی توضیح داده شدند.
هنگامی که طب سوزنی با دارونما مقایسه شد، هیچ دادهای برای پیامد اولیه در دسترس نبود، هیچ شواهد بارزی مبنی بر تفاوت میان گروهها از لحاظ نشانههای اضطراب-افسردگی (anxiodepressive) (خطر نسبی (RR): 1.01؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.73 تا 1.40؛ یک مطالعه، 36 زن، شواهد با کیفیت بسیار پائین )، سقط خودبهخودی جنین (RR: 0.48؛ 95% CI؛ 0.05 تا 5.03؛ یک مطالعه، 57 زن، شواهد با کیفیت پائین )، زایمان زودرس (RR: 0.12؛ 95% CI؛ 0.01 تا 2.26؛ یک مطالعه، 36 زن، شواهد با کیفیت پائین )، یا مرگومیر پریناتال (RR: 0.57؛ 95% CI؛ 0.04 تا 8.30؛ یک مطالعه، 36 زن، شواهد با کیفیت پائین ) وجود نداشت.
شواهد کافی برای شناسایی تفاوتهای بارز میان طب سوزنی و متوکلوپرامید (metoclopramide) در یک مطالعه با 81 شرکتکننده در مورد کاهش/توقف تهوع یا استفراغ وجود نداشت (به ترتیب: RR: 1.40؛ 95% CI؛ 0.79 تا 2.49 و RR: 1.51؛ 95% CI؛ 0.92 تا 2.48، شواهد با کیفیت بسیار پائین ).
در یک مطالعه با 92 شرکتکننده، زنانی که ویتامین B6 مصرف کردند، در مقایسه با دارونما (placebo)، کمی طولانیتر بستری شدند (تفاوت میانگین (MD): 0.80 روز؛ 95% CI؛ 0.08 تا 1.52، شواهد با کیفیت متوسط ). شواهد کافی برای نشان دادن تفاوت در دیگر پیامدها از جمله میانگین تعداد اپیزودهای استفراغ (MD: 0.50؛ 95% CI؛ 0.40- تا 1.40، شواهد با کیفیت پائین ) یا عوارض جانبی وجود نداشت.
در مقایسه میان متوکلوپرامید و اندانسترون (ondansetron)، تفاوت بارزی از نظر شدت تهوع یا استفراغ مشاهده نشد (به ترتیب: MD: 1.70؛ 95% CI؛ 0.15- تا 3.55، و MD: -0.10؛ 95% CI؛ 1.63- تا 1.43؛ یک مطالعه، 83 زن، شواهد با کیفیت بسیار پائین ). با این حال، زنانی که متوکلوپرامید مصرف کردند، بیشتر از خوابآلودگی و خشکی دهان شکایت داشتند (به ترتیب: RR: 2.40؛ 95% CI؛ 1.23 تا 4.69، و RR: 2.38؛ 95% CI؛ 1.10 تا 5.11، شواهد با کیفیت متوسط ). هیچ تفاوت بارزی میان گروهها از نظر دیگر عوارض جانبی وجود نداشت.
یک مطالعه منفرد با 146 شرکتکننده که متوکلوپرامید را با پرومتازین (promethazine) مقایسه کرد، نشان داد زنانی که پرومتازین مصرف کردند، بیشتر خوابآلودگی، سرگیجه و دیستونی را گزارش کردند (به ترتیب: RR: 0.70؛ 95% CI؛ 0.56 تا 0.87؛ RR: 0.48؛ 95% CI؛ 0.34 تا 0.69؛ و RR: 0.31؛ 95% CI؛ 0.11 تا 0.90، شواهد با کیفیت متوسط ). هیچ تفاوت بارزی میان گروهها برای دیگر پیامدهای مهم از جمله کیفیت زندگی و دیگر عوارض جانبی وجود نداشت.
در یک کارآزمایی منفرد با 30 زن، تفاوتی از نظر طول مدت بستری در بیمارستان میان افرادی که اندانسترون دریافت کردند، در مقایسه با افرادی که با پرومتازین درمان شدند، وجود نداشت (MD: 0.00؛ 95% CI؛ 1.39- تا 1.39، شواهد با کیفیت بسیار پائین )، اگرچه تسکینبخشی با پرومتازین افزایش یافت (RR: 0.06؛ 95% CI؛ 0.00 تا 0.94، شواهد با کیفیت پائین ).
در مورد کورتیکواستروئیدها، در یک مطالعه با 110 شرکتکننده، تفاوتی در تعداد روزهای بستری در بیمارستان در مقایسه با دارونما وجود نداشت (MD: -0.30؛ 95% CI؛ 0.70- تا 0.10؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین )، اما نرخ بستری مجدد کاهش یافت (RR: 0.69؛ 95% CI؛ 0.50 تا 0.94؛ چهار مطالعه، 269 زن). برای دیگر پیامدهای مهم از جمله عوارض بارداری، سقط خودبهخودی جنین، مردهزایی و ناهنجاریهای مادرزادی، شواهد کافی برای شناسایی تفاوتهای میان گروهها وجود نداشت ( شواهد با کیفیت بسیار پائین برای همه پیامدها). در دیگر مطالعات واحد، تفاوتهای بارزی میان گروهها از لحاظ زایمان زودرس یا عوارض جانبی وجود نداشت ( شواهد با کیفیت بسیار پائین ).
برای هیدروکورتیزون (hydrocortisone) در مقایسه با متوکلوپرامید، هیچ دادهای برای پیامدهای اولیه در دسترس نبود و تفاوتی در نرخ بستری مجدد دیده نشد (RR: 0.08؛ 95% CI؛ 0.00 تا 1.28؛ یک مطالعه، 40 زن).
در مطالعهای با حضور 80 زن، در افرادی که پردنیزولون (prednisolone) دریافت کردند، در مقایسه با پرومتازین، تهوع در 48 ساعت افزایش یافت (RR: 2.00؛ 95% CI؛ 1.08 تا 3.72؛ شواهد با کیفیت پائین )، اما در 17 روز این نتیجه دیده نشد (RR: 0.81؛ 95% CI؛ 0.58 تا 1.15، شواهد با کیفیت بسیار پائین ). تفاوت بارزی در تعداد اپیزودهای استفراغ یا بهبود ذهنی تهوع/استفراغ وجود نداشت. شواهد کافی برای تشخیص تفاوت میان گروهها از لحاظ مردهزایی و مرگومیر نوزادی و زایمان زودرس وجود نداشت.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.