سوال مطالعه مروری
شواهد مربوط به تاثیر آنتیبیوتیکهای سیستمیک را بر زخمهای بدخیم مرور کردیم. ما به دنبال شواهدی درباره عوارض جانبی احتمالی این درمان، و تاثیر آن بر کیفیت زندگی و سایر نشانهها بودیم.
پیشینه
زخمهای بدخیم در افرادی که سرطان پیشرفته دارند رخ میدهد. این زخمها معمولا در شش ماه آخر عمر، در محل یا در نزدیکی محل تومور رشد میکنند. این زخمها هنگامی رخ میدهند که تومور گسترش مییابد و پوست و رگهای خونی اطراف آن را درگیر میکند، و موجب پارگی آنها میشود. این ناحیه به دلیل جریان خون ضعیف نیروی خود را از دست میدهد، و در نهایت بافتها میمیرند، و منجر به بروز زخم بدخیم میشوند. این نوع زخم ممکن است بسیار دردناک باشد، بو بدهد، و میتواند خونریزی کرده یا مایع از آن ترشح شود. این نشانهها ممکن است برای افراد مبتلا به سرطان پیشرفته بسیار سخت باشد. درمان زخمهای بدخیم بهطور معمول منجر به التیام زخم نمیشود، اما نشانههایی را که بر کیفیت زندگی افراد تاثیر میگذارد محدود میکند.
آنتیبیوتیکها داروهایی هستند که با عفونتهای باکتریال مبارزه میکنند. آنتیبیوتیکهای سیستمیک بر تمام بدن تاثیر میگذارند. آنها میتوانند از طریق دهان به صورت قرص یا از راههای دیگر مانند تزریق استفاده شوند. ما به دنبال شواهدی مبنی بر این بودیم که بدانیم آنتیبیوتیکهای سیستمیک میتوانند از بدتر شدن زخمهای بدخیم پیشگیری کرده، و به کاهش بو، درد و سایر عوارض مرتبط با این زخمها کمک کنند یا خیر.
ویژگیهای مطالعه
در مارچ 2017 کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای را جستوجو کردیم که به بررسی تاثیرات آنتیبیوتیکهای سیستمیک بر زخمهای بدخیم پرداختند. فقط یک کارآزمایی را مربوط به سال 1984 یافتیم، که اثربخشی آنتیبیوتیک مترونیدازول (metronidazole) را با دارونما (placebo) (قرص شکر) در شش شرکتکننده مبتلا به زخمهای بدخیم ناشی از سرطان پستان مقایسه کرد. این کارآزمایی یک کارآزمایی متقاطع بود، به این معنی که شرکتکنندگان هم درمان تست شده و هم درمان مقایسهای را، در نقاط زمانی مختلف، با رعایت فاصله زمانی برای اطمینان از اینکه تاثیرات درمان اول پیش از ارائه درمان دوم از بین رفته، دریافت کردند. این دوره «پاکشدگی (washout period)» نامیده میشود. در یک کارآزمایی در این مرور، نیمی از شرکتکنندگان ابتدا آنتیبیوتیک را به مدت 14 روز مصرف کردند، و نیمی از آنها دارونما دریافت کردند. سپس هر دو گروه پیش از مبادله (متقاطع) 14 روز بدون دارو داشتند و درمان جایگزین را به مدت 14 روز دریافت کردند.
نتایج کلیدی
مشخص نیست که اگر مترونیدازول به صورت خوراکی (از طریق دهان) به صورت قرص مصرف شود، بوی زخمهای بدخیم را بدون هیچ گونه عوارض جانبی کاهش میدهد. اثربخشی آن در ارتباط با پیامدهای دیگر مانند درد یا کیفیت زندگی در این کارآزمایی اندازهگیری نشده بود. هیچ تغییری در اندازه یا ظاهر تومورهای شرکتکنندگان گزارش نشده بود.
کیفیت شواهد
اینکه مترونیدازول هنگامی که به صورت خوراکی به شکل قرص مصرف میشود، بوی زخمهای بدخیم را کاهش میدهد نامطمئن است، زیرا کیفیت شواهد بسیار پائین است. این شواهد از یک مطالعه بسیار کوچک با نقصهای جدی در طراحی مطالعه به دست آمد، و پژوهش بیشتر که شامل افراد بیشتری با انواع مختلف سرطان باشد مورد نیاز است. کارآزماییهایی مورد نیاز هستند که به دنبال این باشند که چگونه آنتیبیوتیکها میتوانند بر پیامدهای دیگر مانند کیفیت زندگی، تسکین درد و کاهش خونریزی یا ترشح زخم تاثیر بگذارند.
این خلاصه به زبان ساده تا مارچ 2017 بهروز است.
اینکه مترونیدازول سیستمیک منجر به کاهش بوی بد زخم در بیماران مبتلا به زخمهای بدخیم میشود، نامطمئن است. این به این دلیل است که ما توانستیم فقط یک مطالعه واحد را با خطر بالای سوگیری با حجم نمونه بسیار کوچک وارد کنیم که فقط بر بیماران مبتلا به سرطان پستان متمرکز بود. پژوهش بیشتر برای اثبات این یافتهها و بررسی تاثیرات مترونیدازول سیستمیک و سایر آنتیبیوتیکها بر کیفیت زندگی، تسکین درد، اگزودا و مهار تومور در بیماران مبتلا به زخمهای بدخیم ضروری است.
زخمهای بدخیم عارضه ویرانگر سرطان هستند. آنها معمولا در شش ماه آخر عمر، در سینه، دیواره قفسه سینه یا نواحی سر و گردن ایجاد میشوند. درمان موفقیتآمیز آنها بسیار دشوار است، و معمولا با نشانههای درد، اگزودا، بوی بد (malodour)، و خطر خونریزی مرتبط هستند که برای افراد مبتلا به سرطان پیشرفته بسیار ناراحت کننده هستند. درمان و مراقبت از زخمهای بدخیم عمدتا تسکینی هستند و بر کاهش درد، کنترل عفونت و بوی زخم، کنترل اگزودا و حفاظت از پوست اطراف آن از بروز وخامت بیشتر تمرکز میکنند. در زخمهای بدخیم، با تخریب و مرگومیر بافت، باکتریهای بیهوازی و هوازی تکثیر میشوند. هدف از درمان آنتیبیوتیک از بین بردن موفقیتآمیز این باکتریها، کاهش نشانههای مرتبط با آن، مانند بو، و پیشرفت التیام زخم است.
ارزیابی تاثیرات آنتیبیوتیکهای سیستمیک برای درمان زخمهای بدخیم.
ما بانکهای اطلاعاتی الکترونیکی زیر را در 8 مارچ 2017 جستوجو کردیم: پایگاه ثبت تخصصی گروه زخم در کاکرین، پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL؛ کتابخانه کاکرین، شماره 3، 2017)، Ovid MEDLINE؛ Ovid Embase و EBSCO CINAHL Plus. همچنین پلتفرم بینالمللی پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (WHO)؛ (apps.who.int/trialsearch) و ClinicalTrials.gov را در 20 مارچ 2017؛ و OpenSIGLE (برای شناسایی منابع علمی خاکستری) و پایاننامهها و تزهای ProQuest (برای بازیابی مقالات پایاننامههای مرتبط با موضوع مطلوب ما) را در 13 مارچ 2017 جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شدهای که به ارزیابی تاثیرات هر گونه آنتیبیوتیک سیستمیک بر زخمهای بدخیم پرداختند، برای ورود واجد شرایط بودند.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم کارآزماییها را غربالگری و برای ورود انتخاب نمودند، خطر سوگیری (bias) را ارزیابی و دادههای مطالعه را استخراج کردند. یک نویسنده سوم مرور دقت دادههای استخراج شده را پیش از تجزیهوتحلیل بررسی کرد.
فقط یک مطالعه را برای ورود به این مرور شناسایی کردیم. این مطالعه یک کارآزمایی آیندهنگر، متقاطع دوسو-کور بود که تاثیر مترونیدازول (metronidazole) سیستمیک را با دارونما (placebo) بر بوی زخمهای بدخیم مقایسه کرد. نه شرکتکننده به کار گرفته شدند که مبتلا به زخم قارچی و زخمهایی بودند که بوی بدی داشتند و شش شرکتکننده از آنها مراحل مداخله و کنترل (دارونما) کارآزمایی را کامل کردند. هر مرحله چهارده روز، با فاصله زمانی چهارده روزه (دوره پاکشدگی (washout period)) بین تجویز مترونیدازول و دارونما ادامه یافت.
این مطالعه، در مقایسه مترونیدازول و دارونما، دو پیامد اولیه از پیش تعیین شده این مرور را گزارش کرد (بوی بد و عوارض جانبی درمان) ولی هیچ یک از پیامدهای ثانویه از پیش تعیین شده این مرور را گزارش نکرد.
بوی بد
میانگین نمرات بوی بد برای گروه مترونیدازول 1.17 (انحراف معیار (standard deviation; SD): 1.60) و برای گروه دارونما 3.33؛ (SD: 0.82) بود. مشخص نیست که آنتیبیوتیکهای سیستمیک با تفاوت در بوی بد مرتبط بودند یا خیر (1 مطالعه با 6 شرکتکننده؛ MD: -2.16؛ 95% CI؛ 3.6- تا 0.72-)؛ زیرا کیفیت شواهد برای این پیامد بسیار پائین بود. این مطالعه با توجه به خطر بالای سوگیری ریزش نمونه (attrition bias) (33% از دست دادن پیگیری) و عدم دقت بسیار جدی به دلیل حجم نمونه کوچک، کاهش یافت.
عوارض جانبی
عوارض جانبی درمان در گروه مداخله یا گروه کنترل توسط نویسندگان کارآزمایی گزارش نشده بود.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.