پیامهای کلیدی
در مورد سه روش بهبود بهکارگیری شواهد با قطعیت بالا داشتیم، که دو مورد از آنها موثر هستند:
1. گفتن اینکه افراد در کارآزمایی چه چیزی دریافت میکنند، نسبت به نگفتن آن، بهکارگیری افراد را بهبود میبخشد.
2. تماس تلفنی با افرادی که به دعوتنامه پستی پاسخ نمیدهند نیز موثر است (اگر چه ما مطمئن نیستیم که این کار در تمام کارآزماییها به خوبی عمل کند).
3. استفاده از یک رویکرد متداول، تست-کاربر برای توسعه جزوههای اطلاعاتی شرکتکننده تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در ورود افراد ایجاد میکند.
از 72 استراتژی تست شده، فقط 7 مورد در بیش از یک مطالعه اجرا شدند. برای درک اینکه این استراتژیها عمل میکنند یا خیر، نیاز به مطالعات بیشتری داریم.
سوال ما
شواهد مربوط به تاثیر کارهایی را مرور کردیم که تیمهای انجام دهنده کارآزمایی برای تلاش و بهبود بهکارگیری افراد در کارآزماییها انجام میدهند. 68 مطالعه را یافتیم که شامل بیش از 74,000 شرکتکننده بودند.
پیشینه
یافتن شرکتکننده برای ورود به کارآزماییها میتواند دشوار باشد و تیمهای انجام دهنده کارآزمایی تلاش زیادی برای بهبود بهکارگیری افراد انجام میدهند. مهم است که بدانیم این تلاشها در واقعیت مفید هستند یا خیر. مرور ما به دنبال یافتن مطالعاتی بود که در آنها این سوال با استفاده از فرصت تخصیص افراد به استراتژیهای مختلف بهکارگیری بررسی شد زیرا این روش عادلانهترین راه برای مشاهده این بود که یک رویکرد بهتر از رویکردهای دیگر است.
نتایج کلیدی
68 مطالعه را شامل 72 مقایسه یافتیم. در مورد آنچه که فقط برای سه مورد از این مقایسهها یافتیم اطمینان بالایی داریم.
1. گفتن اینکه افراد در کارآزمایی چه چیزی دریافت میکنند، نسبت به نگفتن آن، بهکارگیری افراد را بهبود میبخشد. بهترین تخمین ما این است که در صورتی که به 100 نفر درباره آنچه که در یک کارآزمایی تصادفیسازی شده دریافت کردند، اطلاعاتی داده شود و به 100 نفر چیزی گفته نشود، از گروهی که میدانستند، 10 نفر بیشتر شرکت خواهند کرد. در این مورد عدم قطعیت اندکی وجود دارد: این تعداد میتواند کمتر از 7 نفر در هر صد نفر، یا بیش از 13 نفر باشد.
2. تماس تلفنی با افرادی که به دعوتنامه پستی پاسخ نمیدهند نیز موثر است. بهترین تخمین ما این است که اگر محققان با 100 نفری که به دعوتنامه پستی پاسخ ندادند تماس بگیرند و با 100 نفر دیگر تماس نگیرند، از گروهی که با آنها تماس گرفته شده، 6 نفر بیشتر در کارآزمایی شرکت خواهند کرد. با این حال، این تعداد ممکن است کمتر از 3 نفر در بیش از صد نفر، یا بیش از 9 نفر باشد.
3. استفاده از یک رویکرد تست-کاربر برای توسعه جزوههای اطلاعاتی شرکتکننده تفاوت زیادی ایجاد نکرد. محققانی که این روش را تست کردند زمان زیادی را صرف کار کردن با چنین افرادی کردند، مانند آنهایی که باید در کارآزمایی بهکار گرفته شوند، تا در مورد آنچه که باید در جزوه اطلاعات شرکتکننده وجود داشته باشد و اینکه چگونه باید به نظر برسد، تصمیم بگیرند. بهترین تخمین ما این است که اگر 100 نفر جزوه جدید را دریافت کنند، در مقایسه با 100 نفری که جزوه قدیمی داشتند، 1 نفر بیشتر در کارآزمایی شرکت خواهد کرد. با این حال، عدم قطعیت اندکی وجود دارد، و این تعداد میتواند کمتر از 1 نفر (یعنی بدتر از دفترچههای قدیمی) در هر صد نفر، یا بیش از 3 نفر باشد.
ما به آنچه که برای هشت مقایسه دیگر یافتیم، اطمینان متوسطی داشتیم؛ اطمینان ما به بسیاری از این مقایسهها به دلیل روشی که فقط در یک مطالعه تست شد کاهش یافت. اطمینان بسیار کمتری نسبت به 61 مقایسه دیگر داشتیم زیرا مطالعاتی که دارای نقصهای طراحی بودند، فقط مطالعاتی بودند که یک روش خاص را مورد بررسی قرار دادند و نتیجه بسیار نامطمئنی داشتند یا کارآزماییها ساختگی بودند نه واقعی.
ویژگیهای مطالعه
تعداد 68 مطالعه وارد شده طیف گستردهای را از بیماریهای مختلف، شامل مراقبتهای پیش از زایمان، سرطان، ایمنی در خانه، هیپرتانسیون، اطفال، ترک سیگار و جراحی تحت پوشش قرار دادند. مراقبتهای اولیه، ثانویه و مراقبتهای اجتماعی گنجانده شدند. حجم نمونه مطالعات از 15 تا 14,467 شرکتکننده متغیر بود. مطالعات مربوط به 12 کشور بودند؛ همچنین یک مطالعه چند-ملیتی شامل 19 کشور وجود داشت. در ایالات متحده امریکا و انگلستان به ترتیب، 25 و 22 مطالعه انجام گرفت. بزرگترین مشارکت بعدی، از استرالیا با هشت مطالعه بود.
چاپ کوچک
جستوجوی ما، نسخه 2010 این مرور را بهروز کرد و تا فوریه 2015 بهروز است. همچنین شش مطالعه را که پس از سال 2015 منتشر شدند، خارج از جستوجو شناسایی کردیم. این مرور شامل 24 کارآزمایی ساختگی بود که در آنها محققان از افراد سوال کردند که در یک کارآزمایی خیالی شرکت خواهند کرد یا خیر. نتایج آنها را ارائه ندادیم یا مورد بحث قرار ندادیم زیرا دشوار است که ببینیم یافتههای آنها چگونه با تصمیمگیریهای کارآزمایی واقعی مرتبط میشوند.
منابع علمی مربوط به مداخلات برای بهبود بهکارگیری افراد در کارآزماییها بسیار متنوع هستند اما عمق کمی دارند. فقط 3 مورد از 72 مقایسه با شواهدی که بر اساس GRADE دارای قطعیت بالایی هستند پشتیبانی میشوند: داشتن یک کارآزمایی باز و استفاده از یادآورهای تلفنی برای عدم پاسخگویی به مداخلات پستی هر دو منجر به افزایش بهکارگیری میشوند؛ استفاده از یک راهکار تخصصی برای توسعه جزوههای اطلاعاتی شرکتکننده تاثیری اندک یا عدم تاثیر داشت. جامعه پژوهش متدولوژی باید شواهد پایه را با توجه به تکرار ارزیابی استراتژیهای موجود، به جای توسعه و تست موارد جدید، بهبود ببخشد.
بهکارگیری شرکتکنندگان در کارآزمایی میتواند بسیار دشوار باشد. شناسایی استراتژیهایی که ورود شرکتکنندگان (recruitment) را در کارآزمایی بهبود ببخشند، هم برای انجامدهندگان کارآزمایی و هم برای پژوهشهای سلامت دارای مزیت خواهد بود.
اندازهگیری تاثیرات استراتژیهایی برای بهبود ورود شرکتکنندگان در کارآزماییهای تصادفیسازی شده. هدف ثانویه، ارزیابی شواهد مربوط به تاثیر شرایط پژوهش (مانند مراقبت اولیه در برابر مراقبت ثانویه) است.
پایگاه ثبت تخصصی گروه مرور متدولوژی در کاکرین (CMR) را در کتابخانه کاکرین (جولای 2012، در 11 فوریه 2015 جستوجو شد)؛ MEDLINE و MEDLINE In Process (OVID) (از 1946 تا 10 فوریه 2015)؛ Embase (OVID) (از 1996 تا هفته ششم 2015)؛ Science Citation Index & Social Science Citation Index (ISI) (از 2009 تا 11 فوریه 2015) و ERIC (EBSCO) (از 2009 تا 11 فوریه 2015) جستوجو کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و شبه-تصادفیسازی شده درباره روشهای افزایش بهکارگیری افراد در کارآزماییهای تصادفیسازی شده. این شامل مطالعاتی مربوط به مراقبت سلامت نیستند و مطالعاتی که کارآزماییهای فرضی را به کار گرفتند، واجد شرایط بودند. مطالعاتی را که هدف آنها افزایش نرخ پاسخ به پرسشنامهها یا نگهداری کارآزمایی بود و مطالعاتی را که به ارزیابی انگیزهها و موانع متخصصین در بهکارگیری شرکتکنندگان پرداختند، از مرور خارج کردیم.
دادههای مربوط به موارد زیر را استخراج کردیم: روش ارزیابی؛ کشوری که مطالعه در آن انجام شد؛ ماهیت جمعیت؛ ماهیت شرایط مطالعه؛ ماهیت مطالعهای که به کار گرفته شد؛ روش تصادفیسازی یا شبه-تصادفیسازی و تعداد و نسبت هر گروه مداخله. برای تخمین بهبودی مطلق و 95% فاصله اطمینان (CI) برای توصیف این تاثیر در کارآزماییهای مجزا از تفاوت خطر استفاده کردیم. ناهمگونی بین نتایج کارآزمایی را ارزیابی کردیم. از سیستم درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) برای قضاوت در مورد قطعیت شواهد به دست آمده از هر مقایسه استفاده کردیم.
68 کارآزمایی واجد شرایط را (24 کارآزمایی جدید برای این بهروزرسانی) با بیش از 74,000 شرکتکننده شناسایی کردیم. 63 مطالعه شامل مداخلاتی میشد که هدف آنها مستقیما شرکتکنندگان کارآزمایی بود، در حالی که پنج مطالعه مداخلاتی را ارزیابی کردند که هدف آنها افرادی بود که به عنوان شرکتکننده به کار گرفته شدند. تمام مطالعات مربوط به مراقبت سلامت بودند.
72 مقایسه را یافتیم، اما فقط سه مقایسه با شواهدی که مطابق با GRADE دارای قطعیت بالایی بودند، حمایت شدند.
1. کارآزماییهای باز به جای کارآزماییهای کورسازی شده، و با کنترل دارونما. بهبودی مطلق 10% بود (95% CI؛ 7% تا %13).
2. یادآورهای تلفنی برای افرادی که به دعوتنامه پست شده پاسخ نمیدهند. بهبود مطلق 6% بود (95% CI؛ 3% تا %9). این نتایج در مورد کارآزماییهایی که بهکارگیری زیربنایی کمتری دارند، اعمال میشود. در مورد کارآزماییهایی که بهکارگیری نسبتا خوبی داشتند کمتر مطمئن هستیم (یعنی بیش از 10%).
3. استفاده از یک رویکرد خاص، قراردادی، تست-کاربر برای توسعه جزوههای اطلاعاتی شرکتکننده. این روش مستلزم صرف زمان زیادی برای کار کردن با جمعیت هدف برای بهکارگیری برای تصمیمگیری درباره محتوا، فرمت و ظاهر برگه اطلاعات شرکتکننده بود. این موضوع تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در بهکارگیری ایجاد کرد: بهبود مطلق 1% بود (95% CI؛ 1-% تا 3%).
شواهدی را با قطعیت متوسط برای هشت مقایسه دیگر داشتیم؛ اطمینان ما برای بسیاری از این مقایسهها کاهش یافت زیرا این نتایج از یک مطالعه واحد به دست آمدند. سه مورد از این روشها با مدیریت کارآزمایی تغییر یافت، سه مورد با تغییر در نحوه بالقوه کسب اطلاعات تغییر یافت، هدف یک روش، بهکارگیرندگان بود و آخرین مورد مربوط به تست انگیزههای مالی میشد. همه این مقایسهها برای محققان دیگری که این ارزیابی را تکرار میکنند، مزیت خواهد داشت. هیچ ارزیابی در مورد کارآزماییهای کودکان وجود نداشت.
ما اطمینان بسیار کمی به 61 مقایسه دیگر داشتیم زیرا مطالعات دارای نقصهای مربوط به طراحی بودند، مطالعات واحد بوده، نتایج بسیار نامطمئنی داشتند یا کارآزماییهای فرضی (تقلیدی) به جای کارآزماییهای واقعی بودند.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.