سوال مطالعه مروری: گره زبانی، یک علت بالقوه قابل درمان مشکلات تغذیه با شیر مادر است - آیا آزادسازی گره زبانی در کودکی که دچار گره زبانی و دارای مشکلات تغذیهای است، کمککننده خواهد بود؟
پیشینه: گره زبانی، عارضهای است که طی آن غشای میان زبان و کف دهان، بسیار محکم یا بسیار کوتاه است. این امر میتواند باعث مشکلات تغذیهای برای کودک و/یا درد نوک پستان برای مادر شیرده شود.
ویژگیهای مطالعه: پنج کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده که 302 نوزاد را وارد کردند، واجد شرایط ورود به مطالعه بودند.
نتایج کلیدی: جراحی آزاد کردن گره زبانی در یک نوزاد مبتلا به گره زبانی و مشکلات تغذیهای، همواره موجب بهبود تغذیه نوزاد نمیشود اما احتمال دارد درد نوک پستان مادر را بهبود بخشد. نیاز به انجام تحقیقات بیشتری برای روشن شدن و تأیید این تأثیر وجود دارد.
کیفیت شواهد: سطح کیفیت شواهد بسیار پائین تا متوسط بود، زیرا در مجموع فقط تعداد کمی از مطالعات این وضعیت را بررسی کردند، تعداد کل کودکان وارد شده در این مطالعات پائین بوده و برخی مطالعات میتوانستند طراحی بهتری داشته باشند.
انجام فرنوتومی، درد نوک پستان مادران شیرده را در کوتاه-مدت کاهش داد. محققان تأثیر مثبت پایداری را بر تغذیه نوزاد با شیر مادر نیافتند. پژوهشگران بروز هیچ عارضه جانبی را گزارش نکردند، اما تعداد کلی نوزادان مطالعه شده اندک بود. تعداد اندک کارآزماییها در کنار نواقص روششناسی، قطعیت این یافتهها را محدود میکند. انجام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده بیشتری با کیفیت روششناسی بالا برای تعیین اثرات انجام فرنوتومی ضروری هستند.
گره زبانی (tongue-tie)، یا آنکیلوگلوسی (ankyloglossia)، عارضهای است که در آن فرنولوم زبانی (lingual frenulum) به نزدیک نوک زبان متصل شده و امکان دارد کوتاه، محکم و ضخیم باشد. گره زبانی در 4% تا 11% از نوزادان بروز میکند. این وضعیت یکی از علل تغذیه ضعیف با شیر مادر و درد نوک پستان مادر ذکر شده است. فرنوتومی (frenotomy) که معمولا انجام میشود، ممکن است این محدودیت حرکت زبان را تصحیح کرده و امکان تغذیه مؤثرتر را با شیر مادر همراه با درد کمتر نوک پستان مادر فراهم سازد.
تعیین اینکه انجام فرنوتومی در بهبود توانایی تغذیه خوراکی میان نوزادان کوچکتر از سه ماه و مبتلا به گره زبانی (و مشکلات تغذیهای)، ایمن و مؤثر است یا خیر.
همچنین انجام تجزیهوتحلیل زیرگروه برای تعیین موارد زیر:
• شدت گره زبانی پیش از انجام فرنوتومی که از طریق یک ابزار معتبر سنجیده شده باشد (مانند نمرات ابزار ارزیابی هازلبیکر برای عملکرد فرنولوم زبانی (Hazelbaker Assessment Tool for Lingual Frenulum Function; ATLFF) < 11؛ نمرات ≥ 11) (Hazelbaker 1993).
• سن بارداری هنگام تولد (< 37 هفته بارداری؛ 37 هفته بارداری و بیشتر).
• شیوه تغذیه (از پستان مادر یا با شیشه).
• سن نوزاد در زمان انجام فرنوتومی (سن ≤ 10 روز؛ > 10 روز تا سه ماهگی).
• شدت مشکل تغذیه (نوزادان دچار مشکل تغذیه که بر افزایش وزن تأثیر میگذارد (ارزیابی شده از طریق نرسیدن نوزاد به وزن زمان تولد در روز 14 یا افت صدکها (centiles)؛ نوزادان مبتلا به مشکل تغذیه علامتدار اما رشد یافته (بیشتر از وزن تولد تا روز 14 و دنبال کردن صدکها).
در پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ Embase و CINAHL تا ژانویه 2017 جستوجو کردیم، همچنین مطالعات مروری پیشین را از جمله منابع متقاطع (cross-references) جستوجو کرده، با متخصصان خبره تماس گرفتیم و مجلات را بهطور دستی بررسی کردیم. بانکهای اطلاعاتی کارآزماییهای بالینی را برای یافتن کارآزماییهای در حال انجام و اخیرا تکمیل شده، جستوجو کردیم. هیچ محدودیت زبانی را بهکار نبردیم.
معیار انتخاب ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده، شبه-تصادفیسازی شده و کنترل شده یا خوشهای-تصادفیسازی شده بودند که انجام فرنوتومی را در مقابل عدم انجام آن یا انجام فرنوتومی را در برابر انجام یک پروسیجر ساختگی (sham) در نوزادان تازه متولد شده مقایسه کردند.
نویسندگان این مرور، دادههای پیامدهای بالینی را شامل تغذیه نوزاد، درد نوک پستان مادر، مدت تغذیه با شیر مادر، قطع تغذیه با شیر مادر، درد در نوزاد، خونریزی بیش از حد، عفونت در محل انجام فرنوتومی، زخم در محل انجام فرنوتومی، آسیب به زبان و/یا مجاری تحت-فکی (submandibular ducts) و عود گره زبانی، از گزارشهای کارآزماییهای بالینی استخراج کردند. از رویکرد درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) برای ارزیابی کیفیت شواهد استفاده کردیم.
پنج کارآزمایی تصادفیسازی شده، واجد شرایط برای ورود به مطالعه ما بودند (n = 302). سه مطالعه، تغذیه نوزاد را با شیر مادر بهطور عینی با بهرهگیری از ابزارهای ارزیابی استاندارد شده اندازهگیری کردند. تجزیهوتحلیل ترکیبی دو مطالعه (n = 155) نشان دهنده عدم تغییر در یک مقیاس تغذیه 10-نقطهای بهدنبال انجام فرنوتومی بود (میانگین تفاوت (MD): 0.1-؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.6- تا 0.5 واحد در یک مقیاس تغذیه 10-نقطهای). مطالعه سوم (n = 58)، بیانگر بهبود عینی در یک مقیاس 12-نقطهای تغذیه بود (MD: 3.5؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.1 تا 4.0 واحد از یک مقیاس 12-نقطهای تغذیه). چهار مطالعه به طور عینی درد مادر را ارزیابی کردند. تجزیهوتحلیل ترکیبی سه مطالعه (n = 212) بر مبنای یک مقیاس 10-نقطهای درد، نشان دهنده کاهش در نمرات درد مادر بعد از انجام فرنوتومی بود (MD: -0.7؛ 95% CI؛ 1.4- تا 0.1- واحد از یک مقیاس 10-نقطهای درد). مطالعه چهارم (n = 58) نیز بیانگر کاهش در نمرات درد بر اساس یک مقیاس 50-نقطهای درد بود (MD: -8.6؛ 95% CI؛ 9.4- تا 7.8- واحد از یک مقیاس 50-نقطهای درد). همه مطالعات، عدم بروز عوارض جانبی را به دنبال انجام فرنوتومی گزارش کردند. سه مطالعه نواقص روششناسی جدی داشتند. آنها حجم نمونه کوچکی داشته و فقط دو مطالعه هم مادران و هم ارزیابان را کورسازی کردند؛ یک مورد تلاشی برای کورسازی نه مادران و نه ارزیابان انجام نداد. تمام مطالعات، انجام فرنوتومی را به افراد گروه کنترل پیشنهاد کرده و اغلب آنان تحت عمل قرار گرفتند، که نشان دهنده عدم توازن است. هیچ مطالعهای قادر به گزارش این موضوع نبود که انجام فرنوتومی منجر به تغذیه موفق بلند-مدت با شیر مادر شد یا خیر.
این متن توسط مرکز کاکرین ایران به فارسی ترجمه شده است.